http://shohada.org/index.php/fa/shahid/content/359930

شناسه خبر: 359930
۱۴۰۳-۷-۲۵ ۱۱:۱۲

خاطراتی از شهید

سرباز اسلام و قرآن

وقتي دفترچة آماده به خدمت  سربازي را گرفت، بسيار خوشحال بود و هميشه مي‌گفت: من هر يك سرباز براي اسلام و قرآن مي‌باشم و افتخار مي‌كنم.


دستهاي پينه بسته به خاطر اسلام

از سربازي که به مرخصي مي آمد، مي‌گفت: خدا مي‌داند كه در جبهه‌هاي حق اسلام چه مي گذرد...

پدر شهيد سؤال مي‌كرد: شما در جبهه چه كار مي‌كنيد؟

دست هاي خود را نشان مي‌داد كه پينه زده بود و مي‌گفت: آيا اين دست ها در آتش جهنم مي‌سوزد، چراکه بخاطر اسلام پينه زده است... دعا کنيد سعادت نصيب ما بشود تا شهيد بشوم  که ديگر خيلي خوب است.