تابستان هزار و سیصد و چهل و سه از راه رسید و این بار مروارید گرانبهایی را برای خانوادهی «نامدار» به ارمغان آورد. کودک از راه رسیده را «حمزه» نامیدند. حمزه دوران کودکي و پنج سال تحصیلات ابتدايي را در زادگاه خویش، روستاي بانيان گذراند. سپس دوران راهنمايي را در مدرسهی «دهخدا» در شهرستان فسا سپري کرد؛ اما دغدغهی کمک به خانواده به او اجازهی تحصیلات بیشتر را نداد. و برای یاری پدر در کارهای کشاورزی و دامداری، درس را رها کرد. در همین روزها به عضويت بسيج در آمد. و انگیزهی دفاع از آب و خاک، او را راهی خدمت مقدس سربازي کرد. بعد از سه ماه آموزشي در جهرم، به جبهه عازم شد. و پس از نه ماه خدمت در منطقهی زبيدات از ناحیهی سینه مورد اصابت گلوله قرار گرفت، و به شدت زخمي شد. هنگام بازگرداندن حمزه به پشت جبهه، آمبولانس حامل او مورد حملهی نیروهای دشمن قرار گرفت. و روح پاکش به ملکوت اعلی پیوست.
زندگینامه
دلنوشته ها
بمنظور درج دلنوشته می بایست ابتدا در سایت ثبت نام بفرمایید.