در اولّین روز فروردین ماه سال ۱۳۴۸ هجریشمسی در روستای ترکآباد اردکان و در خانوادهای کشاورز و مذهبی ،کودکی متولّد شد که علاقه وافر والدینش به مولای متقیان حضرت علی -علیه السّلام- او را “حیدر” نامیدند.روزی حلال کسب شده از دسترنج پدرش محمدابراهیم و تربیت و پرورش یافتن در دامان پاک و پر مهر مادری متدیّن و ولایی و محیط با صفا و پاک و بیآلایش روستا، حیدر را جوانی شجاع و متدیّن ساخت. از کودکی آثار صدق و صفا در او نمایان بود.از ۶ سالگی وارد دبستان سلمان ترکآباد شد و دوره ابتدایی را با موفّقیّت پشت سر گذاشت. سپس دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی هجرت ترکآباد گذراند.حیدر جوانی مؤدّب و دوست داشتنی بود؛ اهل نماز اوّل وقت و جماعت و مجالس مذهبی قرآن و عزاداری سیّدالشّهداء (ع) بود.زمانی که به سنّ رشد رسید، تجاوز دشمن بعثی به کشور عزیز مان ،ایران، را نتوانست تحمّل کند و تنها حضور در جبهه و نبرد رویارو با دشمن متجاوز، روح پر تلاطم او را آرام میبخشید.در بسیج ثبت نام کرد و پس از فراگیری آموزش نظامی، کلاس درس را رها کرده و سنگر خاکی امّا شرف آفرین را برگزید و راهی جبهه شد.طی سالهای ۶۵-۶۳ هفت نوبت به جبهه رفت و مدّت ۱۱ ماه و ۷ روز از بهترین روزهای زندگی و جوانی خویش را در جهاد و دفاع از ناموس و وطن خویش صرف کرد. در جبهه درس را نیز فراموش نکرد و در مجتمع آموزشی تیپ الغدیر یزد دوره متوسطه در رشته علوم انسانی را شروع کرد. سرانجام در تاریخ ۱۳۶۵/۱۰/۲۰ در منطقه شلمچه (پاسگاه زید) در عملیّات کربلای ۵ بر اثر اصابت ترکش به ناحیه سر و سینه به شدّت مجروح شد و روح بلندش از قفس کوچک جسم خاکیاش به ملکوت پرواز کرد و عروس شهادت را در بر کشید و به فیض شهادت نائل گشت. پیکر پاکش پس از تشییع باشکوه توسط مردم شهید پرور و همیشه در صحنه اردکان و ترکآباد در گلزار شهدای ترکآباد در کنار دیگر همسنگران شهیدش به خاک سپرده شد.
تصاویر
زندگینامه
وصیت نامه
دلنوشته ها
بمنظور درج دلنوشته می بایست ابتدا در سایت ثبت نام بفرمایید.