شهید محمود محمّدی احمدآبادی، فرزند حسن، در تاریخ ۱۳۴۵/۱/۱ هجریشمسی همزمان با حلول سال نو و عید نوروز باستانی ایرانیان در خانوادهای مذهبی در احمدآباد اردکان متولّد شد.تولّد او در عید موجب سرور و شادی فراوانی درخانواده شد . پدر متدیّن و کشاورز با مادر متعهد و خانهدارش پس از انتخاب نام نیکو برگرفته از نام پیامبر اسلام (ص) ، با تفکّر اسلامی نسبت به تربیت و پرورشش کوشیدند و او را برای تعهدی سنگین در آیندهای نه چندان دور آماده ساختند.محمود زمانی که ۶ ساله شد، به مدرسه رفت. دوره ابتدایی را در دبستان احمدی احمدآباد با موفّقیّت به پایان رساند. سپس تحصیل را رها کرد و برای تأمین مایحتاج زندگی و کمک به والدین به کار آزاد مشغول شد و سنگکاری ساختمان را پیشه خود ساخت.در زمان پیروزی انقلاب ۱۲ ساله بود؛امّا به همراه والدین و مردم در مراسم انقلاب شرکت میکرد و درس مبارزه را فرا میگرفت. تربیت صحیح و محیط سالم او را جوانی خوش اخلاق و مردمی ساخته بود. با همنوعان و دوستان برخوردی عالی و قابل تحسین داشت. از روحیهای انقلابی و ایثارگری برخوردار بود. در اکثر جلسات مذهبی حضور داشت. کمک نمودن به اقوام و خویشان را دوست میداشت.زمانی که به سنّ بلوغ رسید،با دختری عفیفه از خانوادهای نجیب ازدواج کرد؛ ولی اولادی از او به یادگار نماند. او انقلاب را دوست میداشت و با ارگانهای انقلاب،خصوصاً بسیج و سپاه همکاری میکرد. جهت اعزام به خدمت مقدّس سربازی در سپاه پاسداران ثبت نام کرد. در حین خدمت، داوطلبانه راهی جبهههای نور علیه ظلمت شد. عوامل مادّی و زن و زندگی و ظواهر فریبنده دنیا نتوانست موجب شود که محمود از معنویّات و مبارزه با دشمن و جهاد در راه خدا باز ماند. او عشق بازی با معشوق حقیقی آن هم در میدان نبرد با دشمنان اسلام و سنگر سخت و خاکی را بر بستر نرم و آغوش گرم خانواده و غرق شدن در مادّیّات ترجیح داد و در عوض عظمت و بزرگی و جاودانگی به دست آورد. سرانجام در تاریخ ۱۳۶۵/۱۰/۱۹ در منطقه عملیّاتی شلمچه و در عملیّات کربلای ۵ بر اثر اصابت ترکش به پهلویش به شدّت مجروح شد و بر اثر شدّت جراحات وارده به شهادت رسید و روح بلندش به رضوان پر کشید.پیکر پاکش پس از تشییع با شکوه در اردکان و احمدآباد در گلزار شهدای احمدآباد به خاک سپرده شد.
تصاویر
زندگینامه
وصیت نامه
دلنوشته ها
بمنظور درج دلنوشته می بایست ابتدا در سایت ثبت نام بفرمایید.