شهید محمّدرضا محمّدی، در تاریخ ۱۳۴۸/۱/۱ همزمان با حلول سال نو و عید نوروز باستانی در خانوادهای متدیّن و مذهبی در روستای ترکآباد شهرستان اردکان متولّد شد. تولّد او همزمان با عید نوروز،خانواده محمّدی را عید در عید نمود. والدین به نشانه تشکّر و سپاس به درگاه الهی نام زیبایی مرکّب از نام رسول اعظم اسلام(ص) و فرزند گرانقدرش هشتمین امام شیعیان و ولی نعمت ایرانیان “محمّدرضا” را برایش انتخاب کردند؛ تا هم نشانهای باشد از تدیّن و ولایتمداری آنها و هم نشانه سپاس و رضایت آنها باشد از هدیه و نعمت الهی که بیعیب و با صفا به آنها ارزانی داشته است. از همان شروع ولادت مثل این که به آنها الهام شده بود که این کودک زندگی عادی نخواهد داشت و انتخاب شده است و حسینی خواهد بود؛پس در تربیتش کوشیدند.در ۶ سالگی او را به مدرسه فرستادند. دوره ابتدایی را در دبستان سلمان ترکآباد طی کرد. دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی هجرت ترکآباد با موفّقیّت گذراند. سپس در کنکور تربیت معلّم روستایی امام خمینی میبد پذیرفته شد و مشغول به تحصیل گردید.تربیت صحیح، محیط سالم روستا و وجود روحانی جلیلالقدری در محل، موجب شد محمّدرضا جوانی متدیّن، خوش اخلاق و دوست داشتنی به بار بیاید. او عاشق انقلاب و خدمت به مردم بود. اهل مجالس مذهبی ، دعا ، قرآن و نماز جماعت بود.در پیروزی انقلاب سنّش به ۱۰ سال نمیرسید، با وجود کمیّ سن، همراه والدین در مراسم انقلاب شرکت میکرد و درس مبارزه میآموخت. ۱۳ ساله بود که تصمیم گرفت به رزمندگان اسلام در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بپیوندد؛ ولی چون کم سن و سال بود، مسئولین موافقت نمیکردند. محمّدرضا با شناسنامه برادر بزرگترش که او هم محمّدرضا بود، مجوز اعزام را به دست آورد و پس از آموزش نظامی راهی جبهه شد .در عملیّات والفجر مقدّماتی شرکت کرد و مجروح شد. پس از بهبودی،دوباره راهی جبهه شد. در عملیّات والفجر ۸ نیز شرکت نمود و از ناحیه سینه باز مجروح شد و پس از بهبودی مجدداً عازم جبهه شد. پس از چند ماه رزم بیامان با دشمن به اردکان بازگشت و چون میخواست در کنکور تربیت معلّم شرکت نماید. چهار ماه در اردکان ماند و پس از قبولی باز عازم جبهه شد.شهید محمّدی جمعاً ۶ دفعه به جبهه اعزام شد و مدّت ۲۳ ماه و ۲۸ روز از شیرینترین و پر بهاترین فصل زندگی آن هم جوانی خود را در جبههها به رزم با دشمنان اسلام و میهن اسلامی و در جهاد و حفظ اسلام گذراند و مسئولیّت های تک تیراندازی، کمک تیر بارچی و تیر بارچی را در گردانهای مختلف لشکر نجف اشرف و تیپ الغدیر پذیرفت. سرانجام در تاریخ ۱۳۶۵/۱۰/۲۰ در منطقه عملیّاتی شلمچه و در عملیّات کربلای ۵ بر اثر اصابت ترکش به سر و گردنش شربت گوارای شهادت نوشید و با پرواز روح بزرگش از قفس کوچک جسم خاکیاش به جنّت پر کشید و در بهشت مهمان شهدای کربلا گردید.پیکر پاکش پس از تشییع با شکوه توسط مردم قدرشناس و شهید پرور اردکان و ترکآباد در گلزار شهدای ترکآباد در کنار دیگر همرزمان شهیدش به خاک سپرده شد تا نشانه و الگویی باشد برای جوانان آینده و زیارتگاهی برای عاشقان شهید و شهادت.
تصاویر
زندگینامه
وصیت نامه
دلنوشته ها
بمنظور درج دلنوشته می بایست ابتدا در سایت ثبت نام بفرمایید.