وصیت نامه شهید بهروز گنجبر
به نام الله پاسدار خون شهیدان وصیت نامه خود را شروع میکنم «رب اجعلنی مقیم الصلوه و من ذریتی ربنا و تقبل دعا * ربنا اغفرلی و لوالدی و للمو منین یوم یقوم الحساب» «پروردگارا مرا و فرزندانم را از برپادارندگان نماز قرار ۱۰ بارالها دعای مرا اجابت فرما * پروردگارا، من و پدر و مادرم وهمه مومنان را در آن روزی که حساب بر پا میشود بیامرز» با درود و سلام به آقا امام زمان (عجل) و نائب بر حقش آن پیرجماران، ابراهیم زمان، در هم کوبنده شرق وغرب. و با درود فراوان به روان پاک شهیدان گلگون کفن انقلاب اسلامی ایران. خداوندا این بنده حقیر چگونه در برابر تو بایستم و قلم بردارم تا وصیت نامه خود را بنویسم. خداوندا به من بالی ۱۰ تا به سوی تو بشتابم و خود را از این جهان به جهان دیگر بکشانم. و اما...... ای امت حزب الله: نکند، روزی که به خاطر کمبودهای روزگار دست از امام بکشید. که ما شعارمان این است: «رهسپاریم تا شهادت با خمینی» پس باید به شعار خودمان وفادار باشیم. ای رزمندگان پر توان اسلام هر موقع که پرچمی از دست رزمندهای افتاده رزمندهی دیگریان را بر دارد و به میدان برودکه صدام در آخرهای عمرکثیف خود میباشد. من خوشحالم...... قسم به خداوند که این توفیق را به من داد که به مدت ۳ سال و ۳ ماه بسیجی را در پیش رزمندگان در آن سنگرهای نورانی باشم. و بعد از آن برای خدمت به جامعه خود به خدمت سربازی بیاییم تا که به شهادت برسم. چرا که امام امت در گفتگوی خود فرمود: رفتن به سربازی امر واجب کفایی است به قول خود به امام وفا کردهام و به سربازی آمدهام. و اما ......... ای پدر و مادر: در شهادت من ناراحت نباشید، زیرا منافقان از خدا بی خبر خوشحال میشوند. من را حلال کنید. زیرا نتوانستم به شما نیکی کنم و اما ای برادرم هم چون حسین زمان که در شهادت برادرش پرچم او را برداشت و به میدان نبرد رفت و به شهادت رسید، شما هم در میدان باشید. برادرم من را حلال کن.
ثبت دیدگاه