رقص گندم زار؛ زندگی نامه یک خلبان بالگرد جنگنده

نويسنده: مرتضی سلطانی
موضوع: زندگی نامه شهید محمد رضا نمکی
ناشر: انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران نشر اجا
سال نشر: 1389
**************
رضا دوباره پایش به جبهه باز شد. هم خود می خواست و هم به او احتیاج داشتند. بیش از گذشته، مشتاق و جان فشان عازم جبهه می شد. تا می آمد سوال کنم «کجا؟»، ساک به دست بیرون خانه بود و سوار جیپ پایگاه که مقابل خانه ایستاده بود، می شد.با عجله دستی از همان داخل جیپ برای ما تکان می داد و قبل از اینکه دست بلند کنیم، در پیچ جاده ناپدید می شد. انگار می خواست ایام نرفته را تلافی کند. من غرق در رویای عطرآگین بوی فرزند بودم و او به ذوق لبخند سبا، سرافراز بال می گشود و به مصاف اهریمنان می رفت. آنچنان خوشحال بودم که فکر می کردم جاودانه در این فصل از زندگی خواهیم ماند.