کتاب «فراز‌هایی از زندگی شهید آیت‌الله مدرس»

این کتاب به مرور بخش‌هایی از زندگی شهید آیت‌الله حسن مدرس می‌پردازد.
مروری بر زندگی، برخورد قاطع، زنده‌باد مدرس، لایحه به نفع دزدان، دیانت و سیاست، حذف واژه‌های عربی، درد مردم؛درد قانونگذار، سطح زندگی مسئولان، بهترین سوغات، توجه به کارهای عام‌المنفعه، شکم سیر و خضوع در برابر ظلم، حسادت به مدرس، مخالفت صریح نه با کنایه، حساب بیت‌المال، آدم انتخاب کنید، جلوگیری از استقراض خارجی، زیارتگاه مردم، شخصیت انسان به لباس نیست، به کوری چشم دشمنان زنده‌ام، چک دولت انگلیس برای مدرس، حدود دم حضرت والا و مدرس از نگاه امام خمینی، از بخش‌های این کتاب است که در هر یک با بیان خاطره‌ای به معرفی سبک زندگی این شهید پرداخته است.
در صفحه 55 و در بخش «چک دولت انگلیس برای مدرس» می‌خوانیم: «روزی در نیمه‌های شب، یك مرد خارجی با یك مترجم به منزل مدرس آمدند. شخص خارجی شروع به صحبت كرد و دیگری هم ترجمه می نمود و معرفی كرد كه «آقا! ایشان نماینده‌ی دولت انگلیس هستند. یك چك سفید برای شما آورده اند كه مبلغ آن را هر طور می‌خواهید بنویسید و به هر طریق كه می‌خواهید خرج كنید. مدرس گفت: این چك چیست؟ جواب داد: «آقا! چك كاغذی است كه می‌نویسند و می برند در بانك، آن جا امضا می‌كنند و هر مبلغی كه در آن نوشته از بانك می‌گیرند. مدرس گفت: «چرا حالا نصف شب آوردی؟ جواب داد: ما شنیده بودیم شما پول نمی‌گیرید؛ حالا نصف شب چك را آوردیم. مدرس اظهار داشت: «نه، هر كه به شما گفته بی‌خود گفته! من پول می‌گیرم منتهی به این صورت نه. اولاً، باید طلا باشد آن هم بار شتر و در میان روز روشن و بعد از نماز در مدرسه سپهسالار با شتر بیاورند. در این صورت می‌گیرم و هیچ اشكالی ندارد. وقتی پاسخ را ترجمه می‌كند، نماینده یا سفیر می‌گوید: مدرس می‌خواهد آبرو و حیثیت سیاسی ما را در تمام دنیا ببرد. در نتیجه بلند می‌شوند و می‌روند.»