کتاب «فرازهایی از زندگی شهید حجت الاسلام سید مجتبی نواب صفوی»
این کتاب به مرور بخشهایی از زندگی این شهید والامقام میپردازد.
مروری بر زندگی، آشنایی، مهربانی، ترور، دستگیری، رهایی، اولین آتش، راهنمای حقایق، وحدت، راه صد ساله، ایستادگی، تولیت آستان قدس، شمع و مؤمن، مبارز، هدف نهایی، دل پاک، روح انقلاب، همنشینی، کیمیاگر، بیداری، تکلیف، نگرانی، شعور، ملاقات، آخرین دیدار، دفاعی واجب و فرازی از وصیت نامه آن شهید والامقام از بخشهای این کتاب است که در هر یک با بیان خاطرهای به معرفی سبک زندگی این شهید پرداخته است.
در صفحه 34 این کتاب میخوانیم: « شهید نواب ذره ای ترس از هیچ کس نداشتند و تنها ترس وجودشان از خدا بود و در این چند سال در دستگاه حکومت با ظلم مبارزه می کردند و با هر وزیری که اهل سازش بود مبارزه می کردند. "رزم آرا" وقتی نخست وزیر شد می خواست قرار داد نفت را با انگلیس امضا کند که آقای نواب به محض مطلع شدن از این قصد، خطاب به او گفت "اگر این سازش را بکنی شما را به دیار عدم می فرستم، دست از این کار بردارید و به آغوش اسلام برگردید و اگر سرمایه ملت ایران را به رایگان به دست بیگانه بدهید، فرزندان اسلام حساب شما را می رسند".»
*