https://shohada.org/fa/shahid/content/133657

شناسه خبر: 133657
۱۴۰۰-۱۲-۱۸ ۲۱:۲۱

ایثلر و فداکاری

به روایت از بتول فیضی : همرزم محمدباقر تعریف می کرد که در عملیات تیر به پای محمدباقر خورد من پیش ایشان رفتم تا وی را به عقب برگردانم. ایشان به من گفت:" برو اول فرمانده مان را به عقب ببر چون ایشان همسر و فرزندانش منتظرند." و زمانی که فرمانده را به عقب انتقال دادیم و برگشتیم، دیدیم خمپاره ای به سینة محمدباقر اصابت و به شهادت رسیده است. محمدباقر را به پشت گرفتم تا وی را به عقب ببرم که از پشت عراقی ها حمله کردند و ما مجبور شدیم که جنازه را روی زمین بگذاریم و با آنها مبارزه کنیم. زمانی که به عقب برمی گشتیم، دیدیم که عراقی ها پیکر مطهر محمدباقر را برداشته اند و به طرف عراق می برند.