انس باقران-تقید به پیروی

روزی علی آقا از مشهد به روستا آمده بود .بعد از کمی استراحت من و مادرم را صدا زد ودر حالیکه قر آن در دستش بود به ما گفت: بیائید بینشینید می خواهم با شما صحبت کنم بعد رو به من کرد و گفت: من می دانم شما خیلی به قرآن علاقمند هستید. خودش همیشه مرا تشویق می کرد و می گفت : من از بین خواهر و برادرانم کسی را بیشتر دوست دارم که بیشتر قرآن بخواند .وبه نماز اول وقت توجه کند .اما لازم دانستم دو مسئله را امروز با شما در میان بگذارم .که البته من این را با استناد به قرآن بیان می کنم .وبعد از گفتن این حرف قرآن را باز کرد وسوره ی یوسف را آورد وآن قسمتی را که خطاب به مردم می گوید : چشمهایتان را از حرام باز دارید را برایمان ترجمه وتفسیر کرد .سپس ادامه داد البته این آیه متوجه من است .ومن باید به آن عمل کنم .ما باید در زندگی به قرآن استناد داشته با شیم .وقرآن را در تمام زندگیمان سرلوحه ی کارمان قرار دهیم.بعد از آن سوره ی نور را آورد وبه من و مادرم سفارش کرد شما حتماً باید اینها را رعایت کنید.و همین الان باید به دقت گوش کنید.وسپس آیاتی را با این مضمون قرائت کرد. زنان خود را بگوئید که مقنعه های خود را بر سر بیندازند .ومقصود زنان پیامبر ودیگر زنان بود .وبعد از اینکه کمی راجع به حجاب صحبت کرد گفت: شما باید اینها را رعایت کنید.که همانا مخصوص زنان می با شد.