https://shohada.org/fa/shahid/content/150631

شناسه خبر: 150631
۱۴۰۰-۱۲-۱۹ ۰۱:۱۳

عشق به جهاد

راوی علی اصغر باوقار: « شهید یوسف قویم یکی از بسیجیان دلاور جبهه های حق علیه باطل بود . با او همکار در تربیت معلم شهید مفتح بودم که چون جبهه ها نیاز به نیرو داشتند من به جبهه اعزام شدم و قرار شد که شهید قویم کارهای مرا هم انجام دهد ولی به علت نیاز شدید جبهه به نیروی شهید قویم هم بعد از مدتی به جبهه اعزام شد که در مسجد پادگان اندیمشک او را زیارت کردم . چون نام برده با توپ 106 کار می کرد در کربلای 4 به جبهه اعزام شده بود که پس از عملیات او را در خرمشهر دیدم که با چهره ای غبار آلود ولباسهای خون آلود به شستن لباسهایش مشغول بود و ظاهرأ از شهادت برادر خانمش شهید رضایی هم در کربلای 4 خبر داشت و در نیمه های شب که همه خواب بودند به جارو کردن مسجد می پرداخت و بسیار نورانی در این اواخر شده بود که نشان از شهادت وی بود . متأسفانه بعدأ خبر شهادت او در کربلای 5 به گوشمان رسید . پس از اتمام عملیات کربلای 5 که به شهر فردوس برگشته بودم شما را در مرکز تربیت معلم که شهید قویم هم در آنجا سرپرست بود خوابیده بودیم که شهید به خوابم آمد از او پرسیدم که پس از شهادت چه به سرت آمد که شهید گفت : نمی توانم همه مسائل را بگویم بیا و ببین از خوبی ها و خوشی ها جنگ تا سال دیگر تمام خواهد شد و بعد افسوس خواهی خورد که طولی نکشید پس از یک سال هم جنگ تمام شد . »