https://shohada.org/fa/shahid/content/153386
شناسه خبر: 153386
۱۴۰۰-۱۲-۱۹ ۰۱:۴۹
خواب و روياي ديگران درمورد شهيد
راوی اسماعیل غفاری: در سن 9 سالگی علی اکبر غفاری یک شب تب شدیدی کرده بود به نحوی که من بالای سرش گریه کردم . در همین حین خوابم برد در عالم خواب دیدم که سه نفر سید و یک سیده وارد خانه شدند و به من گفتند که : قرآن را بده تا سرقبرکربلائی سید محمد که از بزرگان ده بود بخوانیم : من گفتم : در خانه ما قرآن نیست . ایشان گفتند : قرآن بالای سر علی اکبر است وقتی نگاه کردم دیدم آری قرآن در آن در جا قرار دارد . قرآن را به آنها دادم . چند آیه تلاوت کردند . در همین موقع مادر شهید مرا از خواب بیدار کرد . با کمال تعجب گفتم که علی اکبر کاملا خوب شده است .