https://shohada.org/fa/shahid/content/153391

شناسه خبر: 153391
۱۴۰۰-۱۲-۱۹ ۰۱:۴۹

تولد و کودکي

راوی اسماعیل غفاری: در سن 9 سالگی علی اکبر تب شدیدی کرده بود به نحوی که بالای سر او نشسته بودم و گریه می کردم در همین حین به علت خستگی زیاد خوابم برد در عالم خواب دیدم که سه نفر سید بزرگوار به همراه یک سیده وارد خانه شدند و به من گفتند : قرآن را بیاور تا سر قبر کربلایی محمد که از بزرگان ده بود بخوانیم من گفتم: در خانه ما قرآن نیست .ایشان گفتند : قرآن بالای سر علی اکبر است وقتی نگاه کردم قرآن را بالای سر علی اکبر دیدم قرآن را برداشتم و به آنها دادم آنها نیز چند آیه از آن را تلاوت کردند در همان لحظه مادر علی اکبر مرا از خواب بیدار کرد و باکمال تعجب به من گفت : که علی اکبر خوب شده است . و آنها علی اکبر را شفا دادند .