https://shohada.org/fa/shahid/content/155348
شناسه خبر: 155348
۱۴۰۰-۱۲-۱۹ ۰۲:۱۵
خاطرات جنگی
به روایت از مهدی عدالت جو : قبل از اینکه برادرم احمد به شهادت برسد خاطره ای را اینگونه برایم نقل کرد: یک شب وقتی که از گشت اطلاعاتی بر می گشتیم و به خط خودی می رسیدیم خیلی خسته شده بودیم و تصمیم گرفتیم همانجا بخوابیم. دیدیم چند نفر خوابیدند و ما هم رفتیم کنار آنها خوابیدیم هوا خیلی سرد بود خودم را در زیر پتو جای دادم که سرما نخورم وقتی نزدیک صبح شد و می خواستم نماز بخوانم پتو را کنار زدم که آنها را برای نماز بیدار کنم که ناگهان دیدم تا صبح کنار یک جنازه عراقی خوابیده ام.