https://shohada.org/fa/shahid/content/155655
شناسه خبر: 155655
۱۴۰۰-۱۲-۱۹ ۰۲:۱۹
ناظر و شاهد بودن شهید بر امور
یکروز که اذان می گفتند به یاد همسرم افتادم و قلبم شکست ووضو گرفتم که نماز بخوام به اتاق آمدم و به نماز ایستادم همین که نیت کردم دیدم که علی اکبر در مقابل من ایستاده با تعجب گفتم : علی اکبر خودت هستی اوگفت : بله خیلی دلم برای شما تنگ شده بود آمدم حالتان را بپرسم گفتم : شما چه کار می کی کجا هستی ؟ اوگفت : من درخانه ی خودم هستم وجای خیلی خوبی دارم همین که دستم را دارز کردم که ببینم واقعاً خودش است یانه که یکه دفعه دیدم غیب شد .