https://shohada.org/fa/shahid/content/172286
شناسه خبر: 172286
۱۴۰۰-۱۲-۱۹ ۰۶:۳۵
نوافل و نماز شب
یک روز حدود 30 شهید به شهرستان بیرجند آورده بودند . شب قرار بود کارهای مربوط به تغسیل شهدایی که نیاز بود به همراه دیگر امورات انجام شود تا فردای آنروز برای تشییع جنازه آماده گردد . محمّدسعید درویشی هم آن شب در امورات مربوط به شهداء با ما همکاری می کردند می گفت : باید با تک تک این شهداء خداحافظی کنیم . لذا کنار تابوت تمام شهداء می نشست و حتّی دست به گردن آنها می انداخت و شدیداً گریه می کرد بعد از اینکه کارهای مربوط به شهداء انجام شد . ایشان شروع به خواندن نماز شب کردند ، بعد هم سر به سجده گذاشته بود و پس از گذشت مدتّی سر از سجده برداشتند و با حالتی نگران به این طرف و آن طرف نگاه می کرد و گریه می کرد . بعد به من گفت : آقای عسکری آقا چی شد ؟ گفتم : کدام آقا ؟ گفت : آخر مگر ندیدید امام زمان (عج) اینجا آمدند . کبوتران سفید از کنار شهداء به پرواز در آمدند .