https://shohada.org/fa/shahid/content/173529
شناسه خبر: 173529
۱۴۰۰-۱۲-۱۹ ۰۶:۵۰
پیش بینی شهادت
به روایت از کبری چوپانی : وقتی عازم جبهه شد . پس از چند روزنامه ای برای خواهرم نجمه فرستاد که در آن نامه نوشته بود : از بیرجند که حرکت کردیم شب اول را در مشهد ماندیم . من به خانه پسر دائی رفتم تا شب را در آنجا بگذارنم و صبح راهی جبهه مریوان شوم . همان شب پدر را در خواب دیدم که به من گفت : آفرین پسرم! چه خوب کردی نزد من آمدی ! و بعد پسر دائی شهید محمد ابراهیم را در خواب دیدم که به طرفم آمد و به پدرم گفت : حیدر هم به جمع ما پیوست . خواهرم ! این نامه را برای شما نوشتم تا بروید به مادر و خواهر که در گوشه کلاته تنها هستند دلداری داده و نگذارید که آنها غصه بخورند . من خواب خودم را دیدم و می دانم که دیگر بر نمی گردم . اگر شایسته شهادت بودم و به شهادت رسیدم ناراحت نباشید و صبور باشید . لباس سیاه بر تن نکنید. گریه و زاری نکنید نگذارید مادر گریه کند. به آنها دلداری دهید و سفارش مرا به آنها بگویید که مانند حضرت زینب صبور باشند پسر حقیرشان به آرزویش رسیده است، خوشحال باشند !