https://shohada.org/fa/shahid/content/339754

شناسه خبر: 339754
۱۴۰۱-۴-۱۱ ۱۳:۰۶

سخنان برادر شهید 1

مقام معظم رهبری و ولی امر مسلمین جهان حضرت آیت ا...العظمی امام خامنه ای : زنده نگهداشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست . با این آرزو که توانسته باشیم قدمی در را ه عملی نمودن این سفارش آقا برداشته باشیم . زندگی نامه شهید مدافع حرم آل ا... مجتبی کرمی رابه رشته تحریر در می آورم امید است با عنایت حضرت حق تعالی و مدد شهدا بتوانم آنچه شایسته مقامشان هست باز گو نمایم. امروز قلم را بر روی صفحه کاغذ می نگارم و می خواهم زندگینامه عزیزی را به رشته تحریر درآورم که مدت 29 سال عمر با برکتش را در کنارم بوده و در لحظه لحظه زندگی با هامون خاطره داشته واکنون فراغش را تجربه می کنم .روز گار را ببین چطور انسانهای با معرفت گوی سبقت رسیدن به معبود را می ربایند و به قول بزرگان ره صد ساله را یک شب می پیمایند و همه را مات و مبهوت می گذارند . می خواهم این جمله را تکمیل کنم وبگویم که شهید وشهادت موضوعی اتفاقی نیست و قسمت همه کس نمی شود .به قول شیخمان آقای پناهیان شب زنده دار و اهل عبادت زیادند اما چرا بالا ترین مقام به شهدا می رسد .؟این اخلاص عمل و بدون ریا کار کردن برای رضای خداست که انسانها را به این مقام می رساند اخلاصی که با خون وپوستشان عجین و آمیخته شده (( هر کس چهل شبانه روز خود را برای خدا خالص کند . خدا چشمه های حکمت رابر قلب وزبان او جاری می سازد .)) این ره یک شبه حاصل حداقل چند سال اخلاص عمل است ... و اما بعد .....پاییز 65 با همه زیبایهایش آرام آرام به پایان می رسید در هوایی صاف و آفتابی در حال بازی فوتبال با دوستان در پشت بام منزل مشدی سلیم بودیم خبر آوردند خدا برادری به شما عطا نموده . با شوق وذوق به خانه آمدیم دیدیم مجتبی در آغوش مادر آرام گرفته بود . روی دستش بر چسبی زده بودند مجتبی کرمی فرزند قاسم متولد 20/9/65 وزن 3/300 که نامگذاریش به خاطر محبت وارادت خاص پدر به کریم اهل بیت امام حسن مجتبی (ع) بود. و به پاس احترام شهید مجتبی اسدبگی که تازه شهید شده بود وجز رسوم آن زمان بود نام مستعار ((هابیل)) براو گذاشتیم .خانواده ما با آمدن مجتبی تکمیل شد . 5 برادر و 3 خواهر با خورشید وماه جمعا شدیم ده نفر پدر راضی به رضای حق تعالی بود و همیشه شکر گزار نعمت های که خدا به اوعطا نموده (( خدایا غلا مانی را که خودت عطا نمودی محافظت و حفظشان کن )) وبه شکرانه آن هر ساله عید قر بان علیرغم اوضاع سخت اقتصادی آن زمان بهترین ها را قربانی می کرد . بزرگترین و زیباترین گوسفند را انتخاب ودر راه رضای دوست سر می برید .و بین فامیل ها و همشهریان تقسیم می نمود . گاهی وقت ها که گوشت قر بانی کسر می کرد از قصابی می خرید و جبران می نمود . به حقیقت ایمان رسیده بود ما غافل بودیم مگر نه اینکه قرآن فرموده هر گز به حقیقت ایمان نمی رسید مگر اینکه از آنچه به شما عطا نمودیم بهترین را انتخاب و انفاق نمایید آری این چنین بود و پدر مان چنین روحیه داشت .اگر می خواهید اورا بهتر بشناسید داستان رفاقتش رابا عمو جلال و همچنین موضوع خواب سعید نصرت ا.. را پرسجو کنید .مگر خدا به هرکسی کرامت عطا می کند ...