وصیت نامه شهید اکبر یاورپناه

بسم‌الله‌الرحمن الرحیم من اکبر یاورپناه معروف به حسین اولا کوچکتر از آنم که برای شما چیزی بگویم زیرا می‌دانم که الان که این وصیت‌نامه پخش می‌شود کسانی دارند گوش می‌دهند که اصلا خودم را لایق نمی‌دانم که چیزی بگویم که برحسب وظیفه که هرکس دارد و باید وصیت‌نامه‌ای داشته باشد منهم وصیت‌نامه خودم را می‌گویم به این خاطر وصیتنامه‌ای را خودم می‌گویم که این کوردلان بدانند بگویید که کسی در وصیتنامه‌ام دست نبرده است همچون غلامرضا صادقیان که گفته بودند در وصیتنامه‌اش دست برده‌اند. برخی از آن مومنان بزرگ مردانی هستند که به عهد و پیمانی که به خدا بستند کاملا وفا کردند پس برخی از آن‌ها بر آن عهد ایستادگی کردند (تا به راه خدا شهید شوند) و برخی به انتظار (فیض شهادت) مقاومت کرده هیچ عهد خدا را تغییر نمی‌دهند با سلام و درود بر مهدی صاحب زمان و منجی عالم بشریت و با درود به رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و با سلام بر شهیدان از هابیل تا شهیدان کربلا و از شهیدان کربلا تا شهیدان انقلاب اسلامی ایران و با سلام بر شما ای پدر و مادرم اگر من لیاقت شهادت را داشتم مبادا با از غم از دست دادن من بی‌صبری کنید که خدا می‌فرماید ای اهل ایمان در پیشرفت کار خود صبر و مقاومت پیشه کنید و به ذکر خدا و نماز توسل جویید که خدا یاور صابران است. پدر و مادرم اگر یک موقع شد که حرفی زدم یا کاری کردم که شما از من ناراضی شدید مرا ببخشید تا خدا از من راضی شود تو ای برادرم ادامه دهنده راه من باش. ای کسانی که در نیمه‌های شب یا در هنگام نماز جماعت سر این کوچه‌ها می‌نشینید. ای برادران بیایید این مسجدها و پایگاهها و نماز جمعه‌ها را پر کنید تا مشت محکمی بر دهان آمریکا و ایادی خود فروخته آورده باشید برادران تا به کی بی‌تفاوتی اگر اول انقلاب اول تشکیل پایگاه بود می‌توانستید بگویید که ما از پایگاه چیزی نمی‌دانیم امروز پس از گذشت 5 سال از انقلاب دیگر چیزی نمی‌توانید بگویید فردای قیامت شهیدان گردن شما را خواهند گرفت و می‌گویند ما رفتیم جون خود را دادیم شما چرا حاضر نشدید حتی پایگاه هم بیایید و حرفی که دارم این است که بعضی از بچه‌ها می‌گویند ما می‌خواهیم برویم. جبهه پدر و مادر مانع ما می‌شوند. ای پدر و مادری که نمی‌گذارید بچه‌هایتان به جبهه بروند آیا بچه‌های شما از علی اکبر امام حسین عزیزترند یا امام حسین علی اکبرش را دوست نمی‌داشت و همانطور که امام گفت امروز جنگ بین اسلام و تمام کفر است شما که می‌گویید و می‌خواهید بروید کربلا بگذارید بچه‌هایتان بروند راه کربلا را باز کنند ای کسانی که سرباز هستند و به سربازی نمی‌روید فردای قیامت چه چیز جواب این شهیدان را می‌دهید تا به کی این شهیدان همچون علی محمد یاوری‌ها و مهدی جعفری‌ها و غلامرضا صادقیانها و بابایی‌ها بگویند به شما بروید فردای قیامت همین‌ها هستند که می‌گویند شما در خون ما شریک هستید چرا اگر شما می‌رفتید شاید جنگ زود تمام شده بود و این قدر شهید نباید بدهیم شما ای کسانی که می‌گویید باید انقلابی دیگر کرد و بعد هم پشت سر جنازه این شهیدان می‌دوید این شهیدان برای انقلابی دیگر فدا نشدند اینجا برای انقلابی اسلامی فدا شدند بروید خودتان را اصلاح کنید و دیگر این حرفها را نزنید و بعد بیایید در تشییع جنازه این شهیدان شرکت کنید و حرفم به بچه‌های پایگاه این است که هر بدی از من دیده‌اند مرا ببخشند چون من اخلاق و رفتار خوبی نداشتم. برادران دعا را فراموش نکنید مخصوصا دعای امام: خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.