
وصیت نامه شهید علی گلرنگ
بسم الله الرحمن الرحیم «من المومنین رجال صدقوا ما عاهدواالله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا» به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان، خدایی که جهان را آفرید و به همه مخلوقاتش نعمت بخشید، و با سلام و درود به انبیاء بزرگ الهی و با سلام و درود فراوان به یگانه منجی عالم بشریت و نایب برحقش این قلب تپنده امت اسلامی و بیرون آورنده ملت ایران از زیر بار ظلم و کفر جهانی. این بت شکن زمان و امید مستعفان جهان حضرت امام خمینی روحی فداء و با سلامی گرم که از اعماق قلبم سرچشمه میگیرد بر شهدای عزیزی که با اهداء خون سرخ خویش این نهال تازه و بار رسته اسلام را آبیاری کردند و با پیروی از رهبر کبیر انقلاب، و پذیرش شهادت بار دیگر اسلام را زنده و یاری کردند. و با سلام و دورد فراوان به مفقودین عزیز و به امید اینکه هرچه زودتر همگان با آزاد شدن کربلا و بازگشت اسرای عزیزمان به نزد خانوادههایشان برگردند. و به امید شفای معلولین و مجروحین و مصدومین این جنگ تحمیلی که در گوشه خانهها و روی تختهای بیمارستان افتادهاند و با دعاهای مخلصانه خویش از خدا میخواهند که هرچه زودتر آنها را شفا دهد تا بازهم بتوانند به سوی جبههها بشتابند و باز دین خدا را یاری کنند. خانواده عزیزم: امیدوارم که سلام گرم مرا که از کوهها و دشتها میگذرد و به سوی شما میآید پذیرا باشید. و همواره به یاد فرزند گناهکار خدا باشید و برای من دعا کنید و از خداوند بخواهید که مرا ببخشد و عذابهای خود را بر من تخفیف دهد. پدر و مادر عزیز و گرامیم من از ملتمان میخواهم که مرا به واسطه خطاهایی که انجام داده و نافرمانیهایی که کردهام ببخشید و از گناهم درگذرید و اینجانب فرزند حقیر خویش حلال نمایید و از شما میخواهم که هرگز از خداوند غافل نشوید و رزمندگان اسلام را از یاد نبرید و همیشه خداوند را ناظر اعمال خود بدانید و نماز را سبک نشمارید اگر میخواهید به شفاعت چهارده معصوم برسید نماز را درست و صحیح بخوانید و در هنگام نماز بدانید که با چه کسی در حال گفتگو هستید. نمازهایتان را درست کنید، قرآن بخوانید و پدرجان شما که نمیتوانید بخوانید لااقل روی خط قرآن نگاه کنید که هم برای درد چشم خوب است و هم مثل آن است که قرآن خواندهاید، پدرجان من بیش از حد شما را آزردهام و به مهربانی که به من میکردید بی اعتنا بودهام و شما را میآزردم پدرجان فرزند گنهکار خویش را حلال کن. مرا ببخش از گناهانم و خطاها و نافرمانیهایی که نسبت به شما انجام دادهام درگذر، پدرجان بارها شده است که من بروی شما برگشتهام و شما از من درگذشتید و مرا بخشیدید، پدرجان من از شما میخواهم همه آنها را فراموش کنید و مرا ببخشید. و پدرجان از شما میخواهم مانع رفتن برادرم جلال به سوی جبههها نشوید، چونکه جبهه به درستی دانشگاه انسانسازی است. من وقتی به مرخصی آمده بودم این موضوع را فهمیدم پدرجان از فرمایشات امام امت اطاعت کنید دست از پشتبانه انقلاب برندارید، نماز جمعه را خوب یاد بگیرید و روز جمعه به سوی نماز جمعه بشتابید. پدرجان «الدنیا مزرعةالاخرة» «دنیا محل و مزرعه آخرت است» ما همه آفریده شدهایم تا مورد آزمایش قرار گیریم، دنیا محل آزمایش است و زندگی اصلی مادر آن دنیا است، پدرجان همیشه سعی کنید که آخرت خود را آباد کنید، در دنیا در برابر مصیبتها صبر کنید و بیتابی نکنید، چون در این صورت اجر و عذاب خود را از بین خواهید برد. پدرجان در کارهای خیر از همه پیشی بجویید، پدرجان برادرانم را درست تربیت کنید، چونکه اگر بد تربیت شوند، گناهش برگردن پدر و مادر میباشد. و شما ای مادر عزیزم: «جهاد زن شوهرداری است» و «بهترین زینت زن حفظ حجاب است» مادرجان شما را هم به چیزهایی که در بالا ذکر شده بود سفارش میکنم و از شما میخواهم که از پدر و برادرانم خوب مواظبت کنید و اقتصاد خانه را به دست بگیرید و از شما میخواهم که کمتر توی کوچه پهلوی زنان همسایه بنشینید و غیبت آنها را گوش کنید، چون «شنونده غیبت همانند گوینده آن است» «مستمع الغیبت کالمغتاب» و به عبادت خدا بیشتر بپردازید. برادران را کتک نزنید و آنها را نترسانید که مجبور شوند دروغ بگویند و عادت کنند. و شما ای برادرجان جلال: تو هم اکنون به سنی رسیدهای که نماز و روزه بر تو واجب است پس نماز و روزهات را ترک مکن و همیشه نمازت را با توجه به خدا بخوان و درس و طلب علم را فراموش نکن. کتابهای مذهبی مثل «سرای دیگر» به تفسیر سوره الواقعه را بگیر و مطالعه کن، و رفقای بد هم نشین مشو. شوخی کمتر بکن «المزاح مقراض المحبة» چون «شوخی قیچی محبت است» همیشه ذکر خدا بر لب داشته باش و خود را با تواضع و فروتن بگیر، و از گناه و معضیت چه آشکارا و چه پنهانی بدور باش. و شما ای برادران کوچولو: مصطفیجان من صورت نازت را همیشه بوسه میزنم. و محمدجان تو را نیز همچنین و از تو میخواهم با کاکامهدی دوست باشی. و تو ای مهدی جان از تو میخواهم که درست بخوانی و داداش محمد و مصطفی را کنک نزنی. والسلام. علی گلرنگ .