وصیت نامه شهید یوسف یزدانیان پوره

بسم الله الرحمن الرحیم
با نام الله پایان بخش رسولان وصیت خود را شروع می کنم آنها که رفتند کار حسینی کردند و آنها که رفتند و می روند کار 72 تن را بکنند و آنها که مانده اند کار زینبی بکنند.
سلام به سپیده فجر آن فجری که پایان بخش همه ستمگریها و نابود کننده بتنها و آن فجری که وارث خون شهیدان است و با سپیده آن جهان پر از عدل و داد می شود و تمام حیله ها از هر نوعی که باشد به رسوایی می پیوندد و با سلام به آن خاکی که به طور مداوم تا روز فجر داوطلب می پذیرد و هیچ چیز نمی تواند در برابر آن سد باشد و درود به صاحب آن خاک که جان خویش را برای تثبیت دین خدا و قرآن فدا کرد و هر چه در این دنیا داشت برای او داد.
و با سلام به نایب شروع کننده سپیده فجر که به دل افسرده و مرده و لی که بیش از آب و گل چیز دیگر نبوده ، سپیده ای به آن داد که عاقبت سپیده و پایان راه سپیده به راه انبیاء منتهی می شود (خمینی بزرگ ) و با سلام به خانواده شهد و صالحین.
و سلام به مادر عزیزم که من فرزند وظیفه شناسی برای او نبودم و از او می خواهم که به درگاه خداوند از برای من طلب بخشش بخواهد و در هنگام غفلت و نادانی حق فرزندی برای او عطا نکردم و امیدوارم که بعد از شهادت من خداوند به او صبر عطا فرماید و چون مادر است و نمی تواند گریه نکند من نمی گویم که در مرگ من گریه نکن چون نمی تواند اما وقتی گریه می کند به یاد امام حسین و زینب هم باشد که چه رنجهایی که آنها نکشیدند و آنها از من مستحق تر هم هستند و تا می توانی برای شهیدان روز عاشورا گریه کن. مادر عزیزم من افتخار می کنم که تو مادر من هستی و فرزندی به جامعه تحویل دادی که طرفدار اسلام است و از تو تشکر می کنم و اگر در دنیای دیگر آبرویی داشته باشم و به صف شهیدان بپیوندم حتما تو را شفاعت خواهم کرد و خداوند تو را هم با فاطمه زهرا محشور خواهد کرد.
در فتن جان از بدن می گویند هر نوعی سخن
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود.
و سلام به همسرم امیدوارم که اول از همه چیز مرا ببخشی و از درگاه خداوند متعال بخواه که مرا ببخشد و مرا بیامرزد. همسر مهربانم بعد از مرگ من امیدوارم که صبر را بر دیده پر از اشک ترجیح بدهی که صبر باعث می شود که اجر تو پیش خداوند و پیش زهرا زیادتر بشود و هم صدا با زینب بوده و صبر زینبی داشته باشی و همه همسرها باید فاطمه گونه عمل تا غربیها و شرقی ها بدانند که ایران دیگر ایران چندین سال پیش نیست و تمام مردها باید حسین وار باشند و با استعمار بجنگند.
همسهر مهربانم بعد از شهادت من شما آزادی مطلق در دست خودت است و این را خداوند دوست ندارد که گوشه نشینی کنی و دست روی دست بگذاری و جوانی خود را بیهوده تلف کنی و در پروراندن فرزند خودداری کنی و خداوند که کسانی که یک فرزند صالح تحویل جامعه دهد اجری خداوند برای او قرار داده که از اجر شهید بیشتر است ممکن است این فرزند که تو تحویل جامعه می دهی روزی رهبر یک جامعه شود که آن جامعه را از گمراهی نجات بدهد (ازدواج از اموری است که بر هر فرد مسلمان واجب است) از تو می خواهم که اعظم خانم را فاطمه گونه تحویل جامعه بدهی و فرزند بعد را به نام زهرا مهدی نامگذاری کن و دیگر همسرم از تو می خواهم که فرزندانم را خودت بزرگ کنی و امانت ها را درست تحویل مهدی موعود بدهی و من در آن دنیا فکر تو هم هستم و امیدوارم که بتوانم تو را هم شفاعت کنم.
سلام برادرانم، عزیزان ، مهربانها امیدوارم که خداوند همه شما را توفیق عبادت و ترک معصیت عنایت کند هنگام شهادت من راه من را ادامه دهید و دیگر هیچ انتظاری از شما ندارم، این یک عبادت بزرگ است که همه شما پاسدار خون شهیدان و صالحین باشید. باری از همه شما طلب بخشش از درگاه خداوند می خواهم و شما مرا ببخشید اگر از دست من ناراحت شده اید و تو ای خواهر مهربانم امیدوارم که زندگی را به خوشی و خرمی با آداب اسلامی بگذرانی و از تو هم طلب بخشش می خواهم و این را بگویم که من از دست همه شما راضی هستم و هیچ ناراحتی از هیچ کدام ندارم و از شما می خواهم که اعظم خانم من را نوازش کنید و نگذارید احساس حقارت در او راه پیدا کند و همسر من را اذیت نکنید و به او حرف بی مورد نزنید و نق نق به او نکنید که به او بگویید تو بردیش به یزد والا او به جبهه نمی رفت. من با اراده خودم به جبهه رفتم رفتن به جبهه به علت داشتن فرزند و زن و پست کاری که بسیار مهم بود برای من مشکل بود اما مسئله جنگ از همه مسئله ها مشکل تر بود و می خواهستم به امام حسین (ع) بگویم که ما شعار نمی دهیم. ما با جان ناقابل خود در جنگ اسلامی که تو آبیاری کردی ما هم نمی گذاریم که آن درخت خشک بشود. 
و سخنی با پدر و مادر زنم: امیدوارم از دست من ناراحت نشده باشید و مرا ببخشید اگر بی احترامی به شما کردم چون انسان اشتباه می کند و از شما می خواهم که از درگاه خداوند بخواهید که مرا ببخشد.
و شما ای مردم امام را تنها نگذارید راه ما را ادامه دهید که راه اسلام است و رهبر آن حضرت محمد (ص) و مراقبتهای شما در صف انبیائ خواهد بود. رزمندگان اسلام را دعا کنید که جنگ با پیروزی جبهه ی اسلام تمام شود. بقیه ی جزئیات وصیت نامه در دفتر خاطراتم است. دیگر صحبتی ندارم. 
والسلام. اللهم عجل لولیک الفرج.