
وصیت نامه شهید محمود چنعانیان
به نام ا... پاسدار حرمت خون شهیدان وبا درود و سلام به رهبر کبیر انقلاب اسلام و با درود و سلامن به خانواده معظم شهدا و شهدای صدر اسلام تاکنون و با درود و سلام به چتر بابزان همیشه پیروز الغدیر نامه خود را بیان میکنم اگراز احوال این جانب پسرت را خواسته باشی الحمدا... سلامت برقرار است و هیچ گونه نگرانی ندارم انشاءالله که سلامت برقرار باشید و سلامتی شما را از درگاه خداوند متعال خواهان و خواستارم و امیدوارم که همیشه در صحنه عبادت و زیارت و راز و نیاز با خداوند متعال هستید و اینجانب پسرت که با همسنگرانش در کنار هم به خوشی و خوب به جنگ با کفر ادامه میدهیم پدرجان و مادرجان من و همسنگرانم در کنار هم نشسته بودیم و درباره چگونه صدام را خفه کنیم بودیم که موج کاتیوشا ما را گرفت و آقای دکتر یعنی تراکتور به تو اخطار یعنی اقطار میدهم که یک نسخه برای بنده بنویسید که بنده عمرشان طولانی باشد تا صدام و یارانش را به زبالهدان تاریخ برسانیم . پدرجان مادرجان جز بخور و بخواب چیز دیگری نیست که برایتان تعریف کنم . انشاءالله که حالتان خوب باشد طیبه حال شما چطور است خوب هستی خوش میگذرد در نامه نوشته بودی که بعداز نامه من نامه کاظم رسید ولی مادر منطقه جنگل بودیم بعداز2 روزیا روز از هم جدا شدیم و دیگر روز به روز ساعت به ساعت همدیگر را ندیدیم مادر و پدر بیخود حرف کسی را باور نکنید من صحیح و سالم هستم و هم اکنون در برابر دشمن ایستادهایم به من که نمیتوانم منطقه را برایت توضیح دهم ولی بگویم که حرف کسی باور نکنید شاید من شهید شدم اگرمی آیند و میگویند زخمی شده و شما شب و روز به آن برو این بری دوید چه ثمر دارد . پدر و مادر و طیبه حرف کسی را باور نکنید. 22/2/67 - اردیبهشت روز پنجشنبه ساعت 50/10 دقیقه . پسر حقیرت محمود چنعانیان