https://shohada.org/fa/shahid/content/363275

شناسه خبر: 363275
۱۴۰۳-۹-۶ ۱۵:۱۱

وصیت نامه شهید سیدمهدی میرطاهری

بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین با درود و سلام به پیشگاه حضرت بقیة الله العظم ارواحنا له الفداو نائب بر حقش خمینی بت شکن و با درود و سلام به ارواح طیبه شهداء اسلام وصیتنامه ام را شروع می کنم و امیدوارم که پیامی باشد برای تداوم انقلاب اسلامی اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمد رسول الله شهادت میدهم که خداوند یکی است و شریکی ندارد و محمد (ص) رسول خداست اینجانب سید مهدی طاهری فرزند سید محمد در کمال سلامت جسمی و روحی وصیت نامه را نوشته ام خدایا خدایا تو شاهد باش که ما حسینیان تاریخ با پیروی از مکتب اسلام ودرس گرفتن از معلم شهادت حضرت حسین ابن علی (ع) همچنان خونهایمان را بدرگاهت هدیه خواهیم کرد خدایا خدایا تو شاهد باش که ما حسینیان تاریخ فرزندان خون و شمشیریم که هیچگاه در مقابل جباران روزگار ساکت نخواهیم نشست . خدایا خدایا مرا جزء طاهرین درگاهت قرار ده بار پروردگار را به من توفیق مقلد بودن رهبر و مرجعی چون امام خمینی که هیچگاه در مقابل جباران و دشمنان سازش نکرد عطا بفرما بار خدایا در حالی که وصیت نامه ام را می نویسم میترسم از گذشته ام و نگرانم برای آینده ام اما آنچه که مرا دلگرمی می بخشد رحمانیت توست ای ارحمن الراحمین خدایا راستی تو بهتر از هر کس از دلم خبر داری تو بهتر از هر کس مرا میشناسی ولی ای معبودم برای عاشقت سخت نگیر خدایا معبودا تو را شاهد گرفتم برای همه زمانها و برای همه مکانها ای عالم و آگاه زمانها و مکانها یا رب هر چه نظر کردن که بهترین هدیه ها را برایت بفرستم ولی خود را تهی دست دیدم و امروز خونم را تنها هدیه ای یافتم و بدرگاهت می فرستم معبودا تو را شاهد عاشقی به معشوقش آگاهی پس عاشقت را بپذیر پروردگارا من بنده ات در روی زمین که خلق کردی هرگز خود را تنها ندیدم ولی آنچه که آروزی من است که مراتنها نگذاری زیرامشخص است که بدون توجه به سرمان خواهد آمد پروردگارا میترسم از آن چیزی را که بنویسم ولی آنگونه نباشم در حالی که تو میدانی از آن نوشته هایم خدایا برایم بس که بنده ات باشم زیرا زندگی را بدون بندگیت جهنمی میدانم که آتشش را دستانم برافروخت و پاهایم هم وارد شد بر آن آتش واما سخنی دارم با خانواده ام مادرم : بنگر به تابوت خونین من که چطور همچون دری درم یان دستان مردم به حرکت در آمده و بوی تنم را بنگر که بوی آزادگی و شرافت و بوی شهادت میدهد مادرم : بنگر آن زمانی را که مرا در قبرم میگذارند بنگر به هنگام تلقین خواندن که تکانم میدهند تا بیدار باشم بنگر زمانی راکه خون منجمد و بسته ای بودم ولی امروز خون جاریم در تمامی عصرها و زمانها : همه اینها را بنگر و به عظمت خداوند رحمان پی ببر که ما را به چه شکل آفرید و به چه شکل میبرد مادر همیشه دلت بیاد خدا باشد زیرا فقط با یاد خدا دلها آرام می گیرد مادرم قسم به شب به شبی که تا سحر برگه ؟ نخفتی قسم به زحمات 9 ماهه ات قسم به آن روزی که متولدشدم قسم به بازوان درد کشیده ات قسم به چشمان خسته قسم به بیداری شبهایت قسم به چشم انتظارت قسم به دعاهای سجاده ات مادر : در پیش تو خجل هستم اما فردای قیامت در پیش جده ام زهرا سلام الله علیه گواهی خواهم داد که تو مرا همچون اسماعیل به قربانگه عشق فرستادی مادرم : تو بگردم خیلی حق داری که با قلمم نمی توانم بنویسم ولی بدان که حق خداوند بیشتر و مقدم است بر حق تو و اما پدرم اگر چه آنچه برای مادرم نوشتم برای همگیتان است ولی باید عرض کنم که راهم همان راه جدم حسین است آری ما باقیمانده از کاروان سرخ شهادت حسین (ع) هستیم که از کاروان کربلا عقب افتاده ایم و قصد داریم که در کربلاهای دیگر به آقایمان بپیوندیم چرا که مکتب شهادت است مکتب ما مکتب خون است اگر شهادت امام حسین و یارانش در کربلا نبود امروز چیزی بنام اسلام وجود نداشته و ما پیروان حسین باید با خون دادنمان در هر عصر و زمان حیاتی دوباره به مکتبمان ببخشیم بگذار گلوله های دشمن سینه ما را نشانه گیرد بدنهای ما ما گلوله های دشمن آبدیده شده و سلاح دشمن را بی اثر کرده چرا که خون ما کوبنده تر از سلاح دشمن است پدر و مادرم برایم گریه نکنید که من از این دنیا رفته ام چرا که شما هم دیر یا زود خواهید آمد. پدرم : ما با دیدمکتبی به جبهه های جنگ شتافتم شاید دینی که بر دوشم است ادا کرده باشم من از شما این انتظار را دارم که ما از خاندان نبوت و رسالت هستیم و شهادت جزء لاینفک خاندان رسالت و نبوت است باید همچون جدمان صبور و شکیبا باشید و هر کجا که هستید برای عقیده ام و هدفم تبلیغ کنید و از شما خواهرانم می خوام که همچون زینب باشید و برادرانم همچون برادر کوچک خود درس شهادت و آزادگی را سر لوحه خود قراردهید امیدورام که بزودی اسلام و مسلمین پیروز گردند و قدس عزیز و کربلا و حرمین شریفه از دست صهیونیست ها و عماله شان نجات یابد. و اما آنچه از مال دنیا دارم مقداری پول در نزدیکی از بستگان است که والدینم از آن باطلاع هستند با کنار گذاشتن خمس و زکات آن آنجه باقی مانده به والدینم سپرده شود در صورت شهادتم مرا در مزار شهداء (خلدبرین ) دفن نمائید ولی آنچه را که باید تذکر بدهم این است که شهادت را یک نوع عروسی خود میدانم عروسی که همیشه جاویدان است بهمین خاطر تقاضا دارم در مجلس یاد بودم همچنان کنید که در بزم عروسی می کنند در پایان وصیت نامه ام برای همگی آروزی عمل به وصایایم را دارم بخصوص برای خانواده ام و از خداوند متعال برای حضرت بقیه الله فرج و برای نائبش حضرت امام خمینی ؟ طولانی و برای امت اسلام بیداری و وحدت و برای خانواده های شهدا و خانواده ام صبر و شکیبائی و برای جامعه مستضعفین پیروزی بر مستکبرین و برای دشمنان اسلام مرگ مسئلت دارم. تمام عزیزم فدای یک لحظه زندگیت ای امام والسلام علی من اتبع الهدی در مورخه 62/1/10 این وصیت نامه توسط اینجانب سید مهدی طاهری در خرمشهر نوشته شد. سید مهدی طاهری