
وصیت نامه شهید محمدعلی فلاح یخدانی
بسمالله الرحمن الرحیم
باعرض سلام خدمت مهدی موعودامام زمان عجلا...تعالی فرجه شریف و بادرود فراوان به بزرگ رهبر انقلاب آیتا... خمینی که ما را از همه ابر قدرتها نجات داد و به سوی خدا راهنمایی نمود و با درود بیکران به شهدای به خون خفته که با خون خود این انقلاب را جاندادند و انقلاب را بارور نمودند و با سلام برهمه بندههای صالح خداوند و مومنان و رزمندگان اسلام که با رزمشان ثابت کردند که اگر خدا را یاری کنند خدا هم ایشان را یاری خواهد کرد. و با درود و سلام بر شما پدربزرگم و مادر مهربانم که خدای بزرگ به شما اجر عنایت کند.
سلام بر شما ای پدربزرگم و ای مادرمهربانم از خداوند بزرگ میخواهم که شما را حفظ کند و به شما ایمان عنایت بفرماید و بعد ازمرگ یا شهادت من هم خداوند به شما صبر عطا کند و در فردای قیامت شما را از خانوادههای متدین و مقدس قرار بدهد.
امیدوارم که حالتان خوب باشد به پدربزرگم و مادرمهربانم شاید این آخرین نامهای است که دارم مینویسم و امکان دارد که خدا به من امان نداد که من دیگر شما را ببینم یا نامهای بنویسم. از خواننده نامه میخواهمکه نامه را کامل وتمام خوب برای پدر و مادرم بخواند که خوب بفهمند که فرزندشان درآخرین روزهای زندگی با پدر و مادر خود صحبت میکند.
والدین محترم من شاید تا چند روز دیگر عازم خط مقدم شدم و حمله را علیه متجاوزان عراقی به یاری خدا و فرماندهی امام زمان آغاز خواهیم کرد و در این حمله سرنوشت اسلام و انقلاب و این همه خون شهدا و خلاصه سرنوشت این جنگ معلوم خواهد شد. از این رو است که این حمله خیلی مهم است و خدای بزرگ را حمد وسپاس میکنم که توفیق شرکت در این حمله را به من دادهاست و انشاا... خودش مرا یاری خواهد کرد که دراین حمله پیروزی نهائی را بدست خواهیم آورد و شما هم دعا را فراموش نکنید.
دلم میخواست چند کلمهای با شما بگویم که اگر شهید شدم فردا خدا مرا عذاب ندهد و هم شما راحت باشید و هم من . و اما درلحظه اول از شما میخواهم که خوب دقت کنید و ببینید چه میگویم و حتما به آن عمل کنید انشاا... خدا همه ما را بیامرزد.
والدین عزیزم همه ما از خدا آمدهایم و بازگشت ما همه بسوی خداست و همه شماهم میدانید که مرگ حق است و مرگ هرکسی دست خداوند است پس کسی نمیتواند منکر این مسئله بشود و حالا اگر خدا خواست و سالم از این حمله بیرون بیایم که هیچ خودم خواهم آمد و شما را خواهم دید و اما اگر خداوند مرگ مرا در این جنگ قرارداده و قسمت من و پایان عمرمن شهادت قرارداده که چه بهتر و چه خوش است که آخر عمر هر کسی شهادت باشد و چه عالی است که انسان در برابر خدای خود تسلیم شود و هرچه خدا خواست او هم بخواهد و چه خوب است که خدا بنده خودش را بخرد و او را شهید کند و ببرد پهلوی خودش و خلاصه بعد ازمن مبادا خدای نکرده ناله و زاری و گریه و مصیبت بگیرید .
شهید عزا ندارد مبادا که ناراحت شوید فقط خدا را شکرکنید که به شما این چنین اولادی داده که در راه خودش کشته شود پس خدا را شکر کنید که من شهید شدم ولباس سیاه و نشانه عزا در شما و اهل خانواده و اقوام دیده نشود و با خونسردی به کار و زندگی خود ادامه بدهید و سعی کنید که برادران و خواهران من را خوب تربیت کنید که برای اسلام خدمت کنند و سعی کنید نماز و روزههای قضا را حتما بگیرید که به گردن من نباشد من هم یک روزه مال پارسال قضا دارم هر چه از رمضان امسال گذشته من روزهها را قضا دارم و سعی شود که بشوید و مرا از زیر دین در آورید.
خدای را شکرمیکنم که مال و ثروت و پولی ندارم و فقط مقداری خرج ازدواج من شده است شما خودتان بدهید و سعیکنید مقداری پول بعنوان صدقه به نیت من بدهید که اگر حقی از کسی گردن من است پاک شود. حتما این کار را بکنید.
دیگرهم که چیزی ندارم و اما مسئله اصلی همسر من است که این هم به خود او گفته و نوشتهام و به شما هم بگویم بعد از من هرطوری که او خواست با او رفتارکنید و مبادا دختر سید ناراحت شود و راجع به صداق و جهازیه او هر طور که قانون اسلام میگوید رفتار کنید و جهازیه را به او تمام و کاملبدهید و راجع به صداقیه او هر چه اسلام میگوید رفتارکنید. و سعیکنید که بچه من سالم بدنیا بیاید و آن هم دست خداوند است ولی شما کوشش خود را بکنید که من یادگاری داشته باشم. و بعد از تولد او اگر پسربود نامش را به ربابه گفتم و اگر دختر بود به او گفتهام و شما هم در این کار میتوانید دخالت کنید و سعی کنید که هر طور که او میخواهد رفتارکنید و اگر خواست منزل ما بماند حرفی نیست و اگر خواست برود هم مسئلهای نیست و اگر بعد ازمن هم خواست ازدواج کند درصورتی که به بچه من ضررنخورد مسئلهای نیست ازدواج بکند و سعی کنید بچه را هر جا بهتر است پیش خود یا پیش مادرش هر جا بهتر است باشد و فقط هرچه شما کردید در تربیت او سعی کنید خوب تربیت بکنید که مورد پسند خداوند باشد و خدا از او راضی باشد چه پسر باشد و چه دختر اوراخوب و اسلامی و مسجدی و مومن تربیت کنید که دنبالهرو پدرش باشد و به سن قانونی که رسید درخانه خودمان بماند
مبادا کاری بکنید که فرزند من احساس یتیمی بکند. راجع به همسرم دیگر چیزی یادم نیست که بگویم .
خلاصه هر طور که بهترمیشود رفتار کنید.
و اما اگر توانستی پدرجان و مادرمهربانم خرج فرزندم و همسرم بدهید و اگر زحمت دارد برای شما از سپاه بگیرید و اگرلازم نداشتید نگیرید چون پول سپاه خون شهیدان است و خیلی مهم است و از پدر زن و مادر زن هم خیلی راضی هستم مبادا حرفی بزنید که اقوام زن من ناراحت بشوند و از قول من همه آنها را سلام برسانید و بگویید که از من راضی باشند و از بدیهای من دربگذرند.
دیگر راجع به مسئله همسرم چیزی یادم نمیآید که بگویم. اگر مسئلهای پیش آمد خودتان حل کنید.
اما راجع به خودم اگر سالم آمدم که هیچ اگر نیامدم و زخمی یا معلول و یا اسیر شدم آنهم مسئلهای نیست و اگر جنازه من حتی یک تکه از گوشت بدن من هم آوردند سعی کنید جنازه من را با خونسردی کامل ببینید بطورکامل حتی اگر بدن من ریزه ریزه شده باشد. سعی کنید با خونسردیهمه برادرانم و خواهرانم و همسرم و پدر و مادرم اگرخواستند ببینند اگر هم نخواستند میتوانند نبینند حتما لازم نیست که ببینند و سعی شود جنازه من در سید جعفر خاک شود و مجالس پر خرج نگیرید و بدانید که من خودم این راه را با چشم باز به خاطر خدا انتخاب نمودهام و به این حسینمرگی افتخار میکنم .
یکی دیگر اینکه از قول من همه اقوام و دوستان و آشنایان که مرا میشناسند و من آنهارا میشناسم حتما بگویید اگر غیبتی یا تهمتی یا مالی از آنها برگردن من است حتما بگویید که ازمن راضی شوند و سعی کنید زیاد سر خاک من نیایید و به کارهای خود برسید و اگر جنازه من نیامد در بیابانها زیرآفتاب و تانک ریزه ریزه شد که چه بهتر. به هر حال شما نارحت نشوید و هرچهشما کردید و برادران سپاه که منزلمان میآیند حسابی از آنها قدردانی نمائید که اینها هرکدامشان که خالص باشند سربازان امام زمان هستند و جمله آخر که میخواهم بگویم این است که شاید پدر بزرگوارم و مادرمهربانم از من راضی باشید و دراین مدت زحمات بی حسابی که در حق من میکشید اجر آن را از خدا بخواهید و بدیهایی که در این مدت24سال از من دیدهاید مرا ببخشید وحلالم کنیدو وصیتنامه هم تا حال ننوشتهام اگر خدا توفیق داد مینویسم و بعدا میفرستم. در هر حال خدا را فراموش نفرمائید
اگر حرفی ماند من یادم نیست طبق قانون اسلام حل کنید. امروز روز نوزده رمضان برابر با بیستم تیرماه شصت و یک میباشد . درداخل مسجد پایگاه شهید بهشتی اهواز حوالی ساعت .1 صبح است که مینویسم همه شما را به تقوی و اسلام حقیقی و آن دنیا توصیه مینمایم. ازمن راضی باشید هر چه خواستید ازخدا بخواهید ...به امید دیدار درروز معاد و قیامت ... خداحافظ پدرو مادرم . محمدعلی فلاح.