
وصیت نامه شهید حسین مصدق منشادی
بسم الله الرحمن الرحیم ان الله اشتری من المومنین بانفسهم و اموالهم بان لهم الجنه با درود و سلام به رهبر کبیر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و با درود و سلام به روان پاک تمام شهیدان از صدر اسلام تا عاشورای خونین حسین و تا به امروز . اینجانب بر حسب اینکه اگر توفیق شهادت پیدا کنم چند نکته ای را برای شما امت همیشه در صحنه بیان می کنم. هدف اولیه من از رفتن به جبهه پیروزی هر چه سریعتر ارتش اسلام بر ارتش مزدور بعثی صهیونیستی عراق می باشد و مثل بعضیها فقط این فکر را که من حتما باید شهید شوم در سر نپرورندام زیرا پیروزی خیلی گواراتر از کشته شدن است. زیرا من پس از پیروزی می توانم در جامعه خود خدمت بیشتری بکنم . شاید در وهله اول این تصور به ذهن شما عزیزان پیدا شود که من منکر شهادت و کشته شدن هستم، نه اینطور نیست. زیرا شهید شدن و به لقاء پیوستن یک سعادتی است که فقط نصیب بعضی ها می شود و آن هم نصیب کسانی که تزکیه نفس کرده و با تمام وجود و خلوص نیت در برابر پروردگار خود سر خضوع و خشوع فرود می آورند و تا پای جان از هیچ گونه کوششی دریغ نمی ورزند. و این را بدانید که در مکتب اسلام هیچ افتخاری بالاتر از این نیست که انسان شهید بمیرد. چنان که حضرت امام حسین (ع) فرمود : مرگ سرخ به از زندگی ننگین است. خواهران ، برادران و پدران اولین تذکر من در مورد انقلاب اسلامی ایران که با خون هزاران جوان به ثمر رسیده است می باشد. در ضمن از شما تقاضا دارم که اگر توفیق شهادت یافتم تا آنجا که ممکن است به وصیت های شهدا جامه عمل بپوشانید. 1- از تمام جوانان انقلابی تقاضا دارم که تا دیر نشده است خودسازی کنند و فردا دیر است بنا به مثل معروف کار امروز را به فردا مگذار. 2- از تمام پدران و مادران که فرزندان خود را به خاطر رضای خدا به جبهه های جنگ می فرستند، تقاضا می کنم که اگر فرزندشان توفیق شهادت یافت برای او گریه و زاری نکنند و به جای گریه و زاری دعا و ثنا و نیایش کنند تا اینکه رزمندگان اسلام هر چه زودتر پیروز شوند و پرچم سرخ تشیع بر سراسر گیتی سایه افکند به گفته استاد شهید مرتضی مطهری شهیدان شمع محفل بشریتند. 3- از تمام مردم و امت ایثارگر تقاضا دارم که اخلاق اسلامی را فراموش نکرده و در روابط خانوادگی با فرزندان خود با عطوفت و مهربانی رفتار کنند و کانون مقدس خانواده را به عقده و ناراحتی مبدل نکنند. 4- آخرین خواهش من در مورد پدر و مادرم و همچنین پدر و مادر تمام شهدا می باشد و آن اینکه اصلا گریه و زاری نکنند و فکر اینکه فرزندشان از میان آنها رفته در سرشان نباشد، چون در این موقعیت است که فرزندشان بیشتر با ایشان در ارتباط هست و ای خواهران و برادران و خویشان و دوستانم مطالبی که گفتم در مورد شما نیز صادق است. در پایان باید به عرض برسانم که من کوچکتر از آنم که بتوانم یک نصیحت کننده برای شما عزیزان باشم ولی این وصیت را که حضرت علی (ع) کرده است از یاد نبرید (اوصیکم بتقوی الله و نظم امرکم) و در پایان با دو بیت شعر مطلب را خاتمه داده و از شما التماس دعا دارم. روزی که بیامدی به دنیا عریان جمعی به تو خندان و تو بودی گریان کاری بکن ای دوست که وقت مردن جمعی به تو گریان و و تو باشی خندان والسلام. محمد حسین مصدقی . مورخ 6/6/1361