https://shohada.org/fa/shahid/content/364959

شناسه خبر: 364959
۱۴۰۳-۹-۲۱ ۱۴:۱۳

وصیت نامه شهید عباس محمدی عزیزآبادی

بسم الله الرحمن الرحیم ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون مپندارید شهیدان راه خدا مرده‌اند بلکه زنده به حیات ابدی شدند و در نزد پروردگارشان متنعم خواهند بود. با سلام بر حضرت مهدی(ع) و به امید ظهورش و با سلام بر نایب برحقش که گوش همه منتظران و روح همه پاکن وعشق همه مستضعفان جهان به سوی اوست . الهی بر چشم مستکبران جهان و نوری از منبع انوار الهی و با سلام و تحیت فراوان به شهدا و مفقودین و اسرا و خانواده‌هاشان بالاخص رزمندگان مخلص جبهه‌های حق علیه باطل. برادران پاسدار و جوانان مسلمان من شما را به استقامت و پایداری تا آخرین قطره خون دعوت می‌کنم و ای احراض‌کنندگان پست‌های مملکتی من شما را به وحدت کلمه و پیروی مطلق از امام امت می‌خوانم پدر و مادر گرامیم وقتی که شما این نوشته‌ها را می‌خوانید من دیگر بین شما نیستم و از حالت مادی که داشتم خارج شده‌ام چون برای یک مسلمان که انشاءالله لیاقتش را داریم که جزء افراد این دسته باشیم مرگی وجود ندارد واین حالت تحولی بیش نیست امیدوارم که زیاد بی‌تابی نکنید که این از اجر شما می‌کاهد به قول شما پدرم انسان برای گذراندن امتحان در این جهان آفریده شده است و تمام کارها و مسائل برای امتحان انسان است. از طرف خداوند که در موقع لزوم این امتحان را باید داد وانگهی این مراحل برای همگان می‌باشد (انا لله و انا الیه راجعون) پس چه خوب است آدمی در راه خدا این مراحل را بگذراند پدر و مادرم اگر خواستید مجلس عزاداری برایم بگیرید آن را تجملی نکنید و از پول خودم استفاده نمایید و بقیه آن را به مناطق جنگی اختصاص دهید. پدر و مادرم و خواهران و برادرانم شما همچون کوه باشید و چون کوه استقامت کنید و لحظه‌ای از نام و یاد خدا غافل نباشید و در راه دین بکوشید که هرچه شماها بکوشید بازهم کم است و در نماز جمعه و جماعات شرکت کنید که شکت شما در نماز جمعه و جماعات همچون سیلی به دهان منافقان و ضدانقلاب و خواهرانم زینب‌وار با ناملایمات دست و پنجه نرم کنید، و مشت محکمی به دهان منافقین بزنید و اگر خواستید برایم گریه کنید برای من گریه نکنید، ولیکن برای اصحاب امام حسین(ع) گریه کنید که خداوند به شما صبر و اجر عظیمی می‌دهد و دیگر اینکه مادرم بارها به من می‌گفتی که دیگر جبهه رفتن بس است و من در مقابل شما سکوت می‌کردم که خدای نکرده ناراحت نشوید ولی واقعیت این است زمانی که حسین رحمانی دامادمان شهید شد با خدای خود عهد بستم که تا جان در بدن دارم دست از جبهه بر ندارم و راه او را ادامه دهم و دیگر وصیتم برای قوم و خویشان این است که به خدا قسم این دنیای فانی به درد نمی‌خورد و این دنیا زودگذر است و می‌گذرد پس توشه‌ای برای آخرت خود بردارید که یک موقع روز قیامت سر به زیر در برابر شهدا و پیامبران روسیاه نباشید انشاءالله که نیستید شماها، و پیامم به شما مردم ایران و بخصوص مردم حق‌شناس یزد این است که فریب ضدانقلاب و ضدخلقی‌ها را نخورید و نماز جمعه و جماعت را هرچه باشکوهتر بپا دارند که پشت شرق و غرب را به لرزه در می‌آورد و این را بگویم که از رفتن فرزندان خود به جبهه جلوگیری نکنید و مانع راه آنها نشوید و دعا را برای امام فراموش نکنید. به امید دیدار در کربلای حسین کنار مرقد مطهرش. تاریخ 60/10/2 . والسلام.