https://shohada.org/fa/shahid/content/365355

شناسه خبر: 365355
۱۴۰۳-۹-۲۲ ۱۴:۵۸

وصیت نامه شهید حسین علی ماندگاری مزرعه علی

گمان نبرید کسانی که در راه خدا کشته شده‌اند مرده‌اند بلکه زنده‌اند و در نزد او روزی می‌خورند. به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و درهم کوبنده ظالمین. به نام قادر توانا که آفرید جهان را در شش روز و قرار داد انسانها را در امتحانی دشوار به نام او و سلامت فراوان بر محمد مصطفی(ص) آخرین پیامبر او و با سلام به شهدای راه حق و حقیقت از صدر اسلام تا شهیدانی که در کربلای ایران به خون غلطیدند، وصیت‌نامه خود را شروع می‌کنم. اینجا مکان عشق است محل ایثار. اینجا محل شور است و محل شعف. اینجا مکان خون است و سرزمین لاله‌ها. در اینجا انسانهایی می‌بینیم ملائکه گونه و بالاتر از ملائکه، ملائکه‌های پاک و مقدس، ملائکه‌هایی با اعمال خوب، گفتار خوب، رفتار خوب. ملائکه‌هایی که آنان را از پاکی به دریا، از استواری به کوه، اززیبایی به طلوع فجر، از بلندی همتیی به آسمانها و از وسعت اراده به پهناوری زمین مثال باید زد (شکوفه‌ای را که به) وظیفه‌ام را که همانا آمدن به جبهه‌ها بود گردن نهاده و در این راه از همه جان و مالم مایه گذاشته‌ام امید آنکه مورد قبول خدای یکتا که تمام حرکات و سکناتم جهت رضای وی است واقع شود. امت ایران، بیدار باشید که منافقین می‌خواهند همیشه دین اسلام و قرآن را نابود کنند پس بر شماست که جلوی آنها را بگیرید و نگذارید که هر کاری که می‌خواهند انجام دهند الحمدالله که در اثر هوشیاری شما جلوی فعالیتهای آنان خیلی گرفته شده است ولیکن بازهم تلاش لازم است و دیگر اینکه پیرو این پیر جماران آن مرد خدا آن شمع سوز جهان افروز امام امت امام خمینی مدظله العالی ارواحنا الفداء باشید و پشتیبان جبهه‌ها و شما ملت در صفوف‌های نماز جمعه که شهداء پر می‌کردند و سنگرهای مساجد را خالی نمی‌گذاشتند و حالا جای آنها خالی است شما پر کنید و دعا را هرگز فراموش نکنید و دلسرد نشوید و خوارجهای زمان نشوید و مانند کوفیان نشوید و پدر و مادر عزیزم: چندین وقت است چشم به راه داشتم جای آن بود که از انتظار خون گریه کنم. چه دشواریها که نکشیده و چه مشقتهایی نبرده‌ام و اینها همه برای یک شب بود امید به آن که شاید لیاقت پیدا می‌کردم و به جمع دوستان و عاشقان حسین می‌پیوندم. ولی چگونه خود را دلداری می‌دادم. می‌رفتم در میان چادرها در موقع شب می‌دیدم شب زنده‌داران نمازها را با چه روحی می‌خواندند در حالت گریه اشکها به صورت باران از چشمهای حضرت مهدی(عج) را دیده سرازیر می‌شد و من هم به خودم وعده‌ای شب حمله را می‌دادم به خود می‌گفتم ناراحت مباش اگرچه حالا آن روشنایی بخش جهان آن فرمانده‌ات را ندیدی ولیک در شب موعود خواهی دید. آری آن جلودار را آن اسب سوار سبزپوش نورانی را خواهی دید هنوز هم امیدم به آن شب است و آن شب دور نیست پس اگر که تیری یا ترکشی به سرم یا قلبم و یا دیگر اجزای پیکرم اصابت کرده و گرمی خون بر سردی بدنم غلبه نمود و در آب و یا در دشت، یا در کوههای سر به فلک کشیده کردستان با خون خویش زیر طومار خونین شهدا را امضاء نمودم مطمئن باشید که در صورت داشتن چنین لیاقتی هنگامی که سرم را حضرت حسین بن علی(ع) به دامن گرفته است و زمانی که اشک شوق در چشمانم حلقه زده است و زیر لب «السلام علیک یا اباعبدالله» را زمزمه می‌کنم و در آن لحظه‌ای که حورئین من را ملحق به شهداء می‌کنند به جنازه بی‌روحم می‌نگرم می‌بینم بدن تکه پاره‌ام، فرق شکافته‌ام، دست و پای قطعم، خودم به حال جسمم خنده‌ام می‌آید. می‌گویم چرا مردم این قدر غررو دارند آخرش چه می‌شود. پس شما ای پدر مادر عزیزم حالا که فهمیدید شهادت برای من چه لذتی دارد و این را به عنوان سعادت برای خودم می‌دانم. چرا سوگواری می‌کنید و از شما تقاضا می‌کنم صبور باشید. این چشمان شما نباید برای پس دادن امانت اشک بریزد بلکه باید درعزای جانگداز حسین بن علی(ع) گریه کند و این دستها باید در سوگ او به سینه بخورد. انشاءا... با صبرتان زینب را مادر و ایوب را پدر تجلی کنید. پدر و مادر عزیزم: نمی‌دانم با چه زبانی عذرخواهی کنم. مادرجان، در حالی که گریانم و دارم از شما عذرخواهی می‌کنم. قسم به آن پروردگاری که امانت فرزندی را به دست شماها داد، مرا ببخشید از همه جرمها، از همه کم لطفی‌ها درگذرید و مرا عفو و بخشش کنید و از همه خواهران دینیم تقاضای شهدا و رزمندگان را می‌خواهم آن هم نگهداشتن حجاب. اسلحه شما حجابتان و سیاهی چادرتان می‌باشد و برادر عزیزم، یارانم، دوستانم و آشنایان گرامیم: ادامه راه خویش را از شما خواستارم. راهی را که هابیل رفت، حسین رفت، بهشتی رفت و من رفتم، راهی را که راه حق است و مسیر الهی است و صراط مستقیم است و جاده وصل به معبود. در پایان از خداوند سلامتی امام را و پیروزی نهایی رزمندگان را و توفیق امت حزب‌ا... در کارهای نیک خویش را خواستارم. والسلام - حسین علی ماندگاری مزرعه علی