
وصیت نامه شهید حسین دهقان نیری
بسم الله الرحمن الرحیم
بسم رب الشهدا ولا تحسبن الذین قتلوا فیسبیلالله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون با سلام و درود فراوان بر پیامبران خدا و 14 معصومش مخصوصا پیامبر اسلام حضرت محمد بن عبدالله (ص) خاتم پیامبران و با سلام بر امام زمان حضرت مهدی و نایب برحقش حضرت آیتالله العظمی روحالله الامام خمینی و سلام بر شهدای صدر اسلام تا کربلای ایران. باید چند کلمهای در پایان عمرم در این دنیای فانی و گول زننده با شما دوستان و خویشان در میان بگذارم.
پدر و مادرم، برادر و خواهرم، اقوام و خویشانم وای هموطنم و ای مسلمان با توام با تو که خود را انسانی یافتهای و شاید خود را به عنوان یک انسان شناخته باشید و مسئولیت خود را در قبال جامعه احساس کرده باشید. در اول از تمامی شما میخواهم آنان که مرا میشناسید و با من آشنایید اگر من ناراحتی هرچند کوچک برای شما ایجاد کردهام من را صمیمانه و خالصانه ببخشید و از خدا بخواهید که او نیز از گناهان من بگذرد. و شما ای پدر و مادر مهربان و عزیزم شما چطور شما که عمر و جوانی را در راه فرزندانتان گذاشتهاید و جز این چیزی را در این دنیا ندارید باید بگویم که این سخن امام علی امام اول شیعیان است که میفرمایند بزرگترین سرمایههای یک شخص فرزندان خوب او هستند سرمایهای که در دنیا و در آخرت ثابت میماند و شرط اینکه با این سرمایه معامله خوبی انجام دهید حالا که باید با این سرمایه ارزنده و بسیار حساس معامله کرد چه بهتر که با صاحب این سرمایه که در واقع متعلق به اوست و امانتی شده است در دست شما معامله کنیم. و یک جا آن را در صندوق بانکی که در آخرت قرار دارد بریزیم. پدر ومادرم من در حقیقت فرزند شما نیستم بلکه امانتی هستم از طرف خدا به شما که هر موقع خداوند قادر متعال بخواهد این امانت را از شما بگیرد باید با کمال میل تقدیم کنید و بعداز آن هم حتی خم به ابرو نیاورید چرا که شما در این معامله بزرگترین سود را بردهاید و کسی که در معاملهای این چنین سود برده نباید در زندگی روزمره سربلند و پرافتخار باشد، پدر و مادرم اگر من لیاقت کشته شدن در این راه را داشتم باید بدانید که هدفی جز جواب دادن به ندای هل من ناصر ینصرنی حسین زمان نیست و باید بگویم که مادرم تو در کودکی مرا سقای حسین خوانده بودی و آرزو داشتی در روزهای تاسوعا و عاشورا سقای حسین بن علی(ع) باشم و این آرزوی تو هم به تحقق نشست و فرزند در راه حسین سیدالشهدا(ع) جان باخت و درخت و نهال انقلاب و اسلام را هر چند کم ولی آبیاری کرد و خون نالایق خود را هنگامی که اسلام خون میطلبید عرضه کرد و شما هم مسئولیت اداره خانواده را دارید هرچه بهتر و پر نشاطتر به زندگی خود ادامه دهید و با مال و جان خود جهاد کنید که انشاءالله در جنت ملاقات خواهیم کرد هرچه شما کردید امام خمینی در هیچ موقع امام را تنها نگذارید و سخنان امام را با دل و جان گوش کنید و به آن جامع عمل بپوشانید و بچهها را هم در زندگی کمک کنید و مسئولیت آینده هرکدام از آنها را مشخص کنید و در درس خواندن باید بگویم که باید بیش از گذشته فعالیت داشته باشند و کتب اسلامی را مطالعه کنند و در زندگی به کار ببندند و در پایان باید شما خواهر و برادرم از من ببخشید اگر در زندگی با شما تندی کردهام . صحبت زیاد است ولی من دیگر وقت نوشتن آن را ندارم در پایان چند نکته کوچکی باید بگویم که شاید لازم هم نباشد ولی در جای خود مهم و ضروری است من روزی در خیابان مسجد جامع یک قواره پیراهن خریدم و 5 تومان پول کم داشتم این را از شما خواهش میکنم که این قرض را ادا کنید آدرس دقیق آن یادم نیست ولی این را میدانم که خیابان مسجد جامع دست راست قسمت آخر خیابان نزدیک مسجد پارچه فروشی و 100 تومان هم باید به مقبره سیدجعفر بیندازم که یادم رفته بود و در روز آخر هم که خانه نیامدم این را هم شما بپردازید و اگر کسی دیگر هم از من چیزی طلب کار است به او بدهید و او را راضی کنید و وسائل خیاطی هم را هرجور که صلاح میدانید از آن استفاده کنید.به امید پیروزی اسلام بر کفر جهانی
مادر ای مادر شیرین حلالم کن این وصیت را از من تو اجرا کن . والسلام. حسین دهقاننیری.