
وصیت نامه شهید ناصر دهقان قطرمی
بسم الله الرحمن الرحیم
و لکل امه اجل فاذا جاء اجلهم لایستاخرون ساعه و لا یستقدمون (قرآن کریم)
به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و با سلام به پیشگاه بقیهالله الاعظم امام زمان(عج) و بر نایب بر حقش امام امت و باسلام بر شهیدان گلگون کفن از کربلا حسینی تا کربلای ایران و به امید طول عمر امام امت و صبر برای خانواده شهدا و با امید آزادی عزیزان در بندمان. پدر و مادر مهربان ببخشید که من از شما جدا شدهام، مادرجان امیدوارم که از من راضی باشی و مرا ببخشی که نتوانستم از زحمات شما قدردانی کنم که مرا بزرگ کردهاید و راهی جبهههای جنگ و نبرد حق علیه باطل نمودید پدرجان خیلی معذرت میخواهم که نتوانستم کمکی به شما به طریقی که لایق مقام شماست بنمایم و شما با رنج و زحمت مرا پرورش داده و من از شما میخواهم که مرا حلال کنید و از من از صمیم قلب راضی باشید مادرجان میخواهم که زینبوار فرزندانت را تربیت کنی و از شما میخواهم وقتی که یادی از من نموده و اشک از چشمانت فروریخت برای من گریه نکنید بلکه سزاوار است بر غریبی پسر فاطمه مولایمان حسین(ع) گریه کنی و نمیخواهم که در عزای من لباس سیاه برتن کنی و بسان مادران جوانمرده باشی و پیام من به خواهرانم این است که برای من گریه نکنید و پدر و مادر عزیزم، دلم میخواهد که برادرم راه من را ادامه دهد و اسلحه مرا از روی زمین بردارد و خواهرانم نیز سنگر پشت جبهه را نگه دارند و مبلغی برای جبههها گردد و به دوستان من بگویید که راه شهدا را ادامه دهند و نگذارند خون این عزیزان پایمال گردد. عزیزانم دیگر حرفی برای گفتن ندارم به جز آنکه به نادر و عزت بگویید که سنگر مدرسه را حفظ کنند و به درس خواندن خود ادامه دهند و این درس خواندن این عزیزان مشت محکمی باشد بر دهان ابرقدرتهای مستکبر جهان. از جانب من از همه آشنایان حلالیت بطلبید. مادرجان هرقدر که نماز قضا دارم برایم بخوانید و کفاره روزههای مرا بدهید.
والسلام ـ ناصر دهقان 64/5/11.
یاران چو غریبانه رفتند از این خانه هم سوخته شمع ما هم سوخته پروانه بشکسته صبو هامان خون است به دلهامان فریاد و فغان دارد دردیکش میخانه
هرجا که گذر کردم، ویرانه به ویرانه افتاده سری سویی گلگون شده گیسویی
دیگر نبود دستی تا موی کند شانه یاران چه غریبانه رفتند ازاین خانه