
وصیت نامه شهید حسین دشتی رحمت آبادی
بسم الله الرحمن الرحیم
قاتلوهم یعذبهما... بایدیکم و یخزهم و ینصرکم علیهم و یشف صدور قوم مومنین اگر این جنگ 30 سال هم طول بکشد ما ایستادهایم (امام خمینی) با درود و سلام بیکران بر یگانه رهبر عالیقدر آن قلب تپنده مستضعفان روح خدا خمینی بتشکن و با سلام بر تمامی شهیدان اسلام از هابیل تا شهیدان انقلابمان به خصوص بهشتیها، صدوقیها، رجاییها، باهنرها، شهیدان محراب و خلاصه شهیدان جنگ تحمیلی که با نثار جان خود درخت اسلام را آبیاری کردند و به ابرقدرتهای شرق و غرب فهماندند که اسلام واقعی یعنی چه و با سلام بر شما ملت خستگیناپذیر که رنجها و زحمات انقلاب را به دوش کشیدهاید و ادامه دهنده راه شهیدان هستید سخن خود را آغاز میکنم. در اول به عنوان برادر کوچکتان سخنی را که تمام شهیدان با شما ملت قهرمان دارند من هم دارم و آن این است که این رهبری پیامبرگونه امام را قدردانی کنید و دست از این نایب امام زمان و این روح خدا کوبنده مستکبران برندارید و مبادا یک موقع کاری کنید که دل امام را برنجانید چون دل فرزند فاطمه زهرا را رنجاندهاید که دیگر کیفرش را در نزد خداوند متعال میدانید چیست و از شما مردم به عنوان برادر کوچک خودتان میخواهم که نگذارید این منافقان از خدا بیخبر در شما رخنه کنند و شما در برابر خون شهیدان مسئولید که هر خائنی خواست که بر ضد اسلام و انقلاب سخنی بر زبان بیاورد آن را در نطفه خفه بکنید و نگذارید که این حلقه بگوشان رشد کنند و دیگر شما ای منافقان بدانید که ملت ایران به این سادگی دست از شما بر نمیدارد و انشاءالله بعداز پیروزی در جبهه جنگ خارجی به سوی شما خائنین میآیند و مطمئن باشید که شما به زودی زود نابود خواهید شد و بدانید که در نزد خداوند عذابتان عذابی دردناک است. و شما ای مزدوران شرق و غرب بدانید که دیگر نمیتوانید بنیصدرها را به ملت عزیز ایران تحمیل کنید و این چنین به ملت ضربه بزنید و به امید خدا ملت ایران دیگر با اتحاد تمام نقشههای شما را نقش برآب میکند.
وای ملت عزیز شما میتوانید با تحمل کردن کمبودها مشت محکمی بر دهان امپریالیست شرق و غرب بزنید و پوزه آنها را تا ابد به خاک بسپارید و دیگر سخنی با شما برادران هم ردیف خودم دارم که ای برادران نگذارید این پایگاههای مقاومت خالی بماند و شما میتوانید با شرکت کردن و رفتن به پایگاههای مقاومت به دشمن بفهمانید که ما هم در صحنه هستیم و در موقع مناسب به جبهه میآییم و با شما دشمنان اسلام میجنگیم.
و یک سخنی با شما دانشآموزان عزیز دارم که با تلاش و کوشش شبانهروزی خود در آینده فردی موثر برای کشور عزیزمان باشید تا بهتر بتوانید برای اسلام خدمت کنید و آینده این مملکت عزیزمان را طوری بسازید که نه کوچکترین وابستگی به غرب نه به شرق داشته باشیم و به کافران و مشرکان بفهمانید که ما هیچگونه نیازی به شما نداریم و از شما بیزاریم. و حال تو ای پدر و مادر و برادر و خواهر، ای مادر و پدر عزیزم، ای کسانی که سالهای سال فرزند خود را بزرگ کردهاید و در موقعی که اسلام به من و امثال من احتیاج داشت روانه جبهه کردید تا با دشمنان اسلام قتال کنم. مادر و پدر عزیزم اگر من در کارهای خانه و کشاورزی و غیره به شما کوتاهی میکردم امیدوارم که مرا ببخشید که انشاءا... بخشنده اصلی که خداوند است هم میبخشد.
مادر عزیزم امیدوارم که خواهران و برادران کوچکم زینبوار و حسینوار بزرگ کنید و به اسلام تحویل دهید. برادران عزیزم که راهنمایی من در زندگیم بودید و مرا در خط اصیل اسلام قرار دادید امیدوارم که در زندگیتان همیشه موفق و موید باشید و به اسلام خدمت کنید و فرزندان خود را همچون فرزندان حسین به جامعه تحویل دهید. و دیگر برادران کوچک عباس و مهدی امیدوارم که راه من را ادامه دهید و نگذارید که دشمنان اسلام از مرگ من شاد شوند.
ای خواهر عزیزم امیدوارم که فرزندان خود را زینبوار و حسینوار همچون کوه استوار بزرگ کنید و به جامعه اسلامی تحویل دهید. ای مادر و پدر عزیزم، برادر، خواهرانم و ای دوستان و خویشاوندان امیدوارم که در مرگ من هیچ ناراحت نباشید و در شهادت زاری نکنید و همچون کوه استوار بایستید تا دشمن بداند که با شهید کردن فرزندان اسلام هیچ غلطی نمیتواند بکند. دیگر عرضی ندارم. دیدار ما در بهشت جاوید. والسلام.