
وصیت نامه شهید احمد دشتی رحمت آبادی
بسماللهالرحمن الرحیم
نوشتهها را من در روز دوشنبه 59/10/29در پشت سنگر مینویسم در حالی که صدای توپ در همه جا طنینانداز است ما هم همراه با برادران ارتشی و پاسدار آماده جنگ هستیم برادران من حتی فرصت را نیافتم حضور امام امت برسم اگر توانستید حتما برای من به حضور امام بروید و به ایشان بگویید که از خدا برایمان طلب آمرزش کند و از ایشان برای اینکه واقعا ما را در راه الله قرار داد تشکر کنید برادران و خواهران من امیدوارم که همگی به اماممان خمینی عزیز ایمان داشته باشیم و گوش به فرمان این رهبر بزرگ ، رهبری که همیشه خاری در چشم امپریالیسم شرق و غرب بوده و خواهد بود.
مادرجان مبادا خدای نکرده برای من گریه کنی زیرا گریه تو آب خنکی است که در دل تشنه دشمن بریزی مادرجان این بزرگترین افتخاری است برای من که در چنین زمانی زندگی میکنم افتخاری والاتر که درچنین موقعیت حساسی و تحت رهبری چنین امام به جهاد با کفارمشغولم و چه زیبا و دوست داشتنی است خالصانه در راه الله قدم برداشتن و به آرزوی دیرینه رسیدن و به درجه والای انسانیت رسیدن یعنی شهادت.
پدرجان پیام من به شما این است که مبادا از کشته شدن من هراسی داشته باشید و ملت ایران نباید از شهید دادن وحشتی داشته باشند و بگویند که جوانهایمان را از دست دادهایم . نه این درست نیست ، درخت اسلام خون میخواهد تا بتواند رشد کند همه میدانند که این انقلاب برای حفظ قرآن و اسلام بوده است و روی این اصل خدا ما را یاری خواهد کرد و تا زمانی که خدا را داریم از هیچ چیز و هیچ ابرقدرتی وحشت نداریم. پدر جان من دیگر با شما صحبتی ندارم . درست است که این آخر کلام میان من شماست ولی امیدوارم که شما مرا ببخشید فقط 4-5 هزار تومان در بانک قرضالحسنه امام حسن مجتبی(ع) در خیابان امام خمینی و 200 تومان در بانک امام حسن(ع) رحمتآباد دارم که اگر جنگ ادامه داشت برای تهیه مایحتاج لشکریان اسلام و اگر جنگ تمام شد برای درست کردن خرابههای ناشی از جنگ بدهید به امید پیروزی اسلام بر جبهههای کفر.
پیام من به برادران جان بر کف پاسدار:
امیدوارم که برادران پاسدار در تشییع جنازه برادر کوچکشان شرکت کرده و راه پاک شهیدان اسلام را ادامه دهند و همیشه در پشت سر امام و روحانیون مبارز که همان راه اسلام اصیل است قدم بردارند و هر عمل ضد انقلابی را که هر مفسدی میخواهد بر علیه انقلاب و ولایت فقیه انجام دهد در نطفه خفه کنند والسلام.
برادر کوچک شما احمد دشتی رحمتآبادی محل انجام وظیفه در جبهه سوسنگرد رودخانه کرخه کور