
وصیت نامه شهید سیدجواد حسینی زاده خضرآباد
بسمه تعالی
ولا تحسبن الذین قتلوا فیسبیلالله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون گمان مبرید آنان که در راه خدا کشته میشوند مردهاند بلکه زندهاند و در نزد خدای خود روزی میخورند.
ای آفریدگار توانا سپاست میگویم که مرا توفیق آن دادی که خویشتن خود را بشناسم و بدانم که برای چه آمدهام و چه کسی مرا آفریده و من در برابر آن کسی که مرا آفریده و این همه نعمت را در اختیار من گذاشته است چه باید بکنم. و من در مقابل این همه مهربانی جان ناقابلم را در راه رسیدن به او دادم و امیدوارم که او از من راضی باشد و گناهان من را ببخشد.
و من در پایان کوچکتر از آن هستم که پیام برای این ملت قهرمان بدهم ولی به عنوان تذکر می گویم اولا ای ملت قهرمان رمز پیروزی ما همکاری با این رهبر کوه دل، و دریا اراده است. دوما ای ملت قهرمان البته که خدایی هست و البته که معادی هست و البته که دوزخ و بهشتی است رابطه خود را با خدا قطع نکنید. سوما این حسین زمان را تنها نگذارید که بدبخت میشوید گوش به فرمان او کنید که گوش به فرمان او کردن گوش به فرمان امام زمان کردن است وگوش به فرمان امام زمان کردن گوش به فرمان خدا کردن است. پدر و مادرم و بردرانم و خواهرم مبادا زیاد گریه کنید که دشمن خوشحال شود و نمی گویم که گریه نکنید در جایی که گریه کنید که کسی شما را نبیند گریه کنید برای غریبی اباعبدالله الحسین در قتلگاهی که سر را برروی آن خاکهای گرم که و گفت هل من ناصر ینصرنی ولی کسی نبود که بگوید لبیک ای حسین خواهشم این است که دعا کنید، دعا کنید. پدر و مادرعزیزم من زیاد به شما اذیت کردهام من را برای خدا ببخشید برادرانم سیدمحمد و سیدعلی و سیداحمد و سیدمحمود خصوصا سیدرسول برای خدا از من راضی باشید و دیگر تمام قوم و خویشان و خواهران و برادران برای خدا از من راضی باشید و دیگر تمام اهالی خضرآباد چه زن و چه مرد و چه کوچک و بزرگ برای خدا از من راضی باشید.
من 12 روزه قضا دارم که هرکس که میشود بشود.
من یادم نیست که کسی طلب داشته باشد ولی اگر کسی گفت به او بدهید و من یک مفاتیح و یک قرآن دارم که بر مسجد جامع خضرآباد وقف کنید و چندین کتابی که دارم در کتابخانه خصرآباد بگذارید و 150 متر زمین که در یزد دارم هرکاری که میدانید بهتر است بکنید. من دیگر هیچ چیز یادم نمیآید.
والسلام علیکم برحمةالله و برکاته - سیدجواد حسینیزاده.