https://shohada.org/fa/shahid/content/368618

شناسه خبر: 368618
۱۴۰۳-۱۰-۲۹ ۰۹:۲۵

وصیت نامه شهید جهانگیر جهازی بغدادآبادی

بسم‌الله‌الرحمن الرحیم (لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون و ما تنفقوا من شی) خداوند بالامرتبه مقام شهادت مقام نیکان و خاصان درگاه خود می‌داند و این خود پر معنا می‌باشد که از سخن درباره‌اش عاجزم. خداوند رسیدن به چنین مقامی را گذشتن از آنچه دوست می‌داریم و نزدمان بسیار محبوب است در راه او می‌داند و می‌فرماید: شما هرگز به مقام خاصان و نیکان نخواهید رسید مگر آنکه از آنچه دوست می‌دارید و بسیار محبوب در راه خدا انفاق کنید. که این خود شجاعتی بس عظیم می‌خواهد زیرا که شیطان رجیم است شهامتی می‌خواهد که آدمی از جان و زندگی خوش مادی، خانواده و زن و فرزند دست بردارد لذا امام علی(ع) از دست دادن جان را رستگاری دانست و اینها هیچکدام نیست و بوجود نمی‌آید مگر با شناختن خدا. آن کس که تو را شناخت جان را چه کند فرزند و عیال و خانمان را چه کند دیوانه‌کنی هر دو جهانش بخشی دیوانه تو هر دو جهان را چه کند بار خدایا، معبودا، حال که به مصداق آیه شریفه است دست از همه محبوبهای مادی و خانواده و زن و فرزند خویش دست کشیدم و پای در عرصه پیکار در راه تو نهادم از تو می‌خواهم که به قولت وفا کنی و مرا زیر پای خوبان و مقربان درگاهت قرار دهی. بارالهی تمام عمرم به فنا بود گنهکار بودم غلط داشتم. راهنمایی در جامعه نبود که من و دهها امثال من را راهنمایی کند، ای جوانان حزب‌اللهی که در جبهه‌ها و پشت جبهه و نهادهای انقلابی و مساجد و غیره برعلیه ظلم و شرک و جهل زمینه را برای ظهور مهدی(عج) موعود آماده می‌سازید و ای ملت شهیدپرور بدانید که اینها همه و همه نبود جز با وجود پر برکت امام خمینی. این امام بود که جامعه فاسد ما را دگرگون ساخت و 180 درجه تغییر داد از ظلمات به سوی نور سوق داد. به قول برادر شهیدم رضا و دیگر شهدا قدرش را بدانید یک لحظه از یادش و دعا به جانش غافل نشوید. یاریش کنید تا با امید خدا سایه‌اش تا انقلاب مهدی از سر این امت زجر کشیده و شهیدداده کم نشود. خانواده عزیزم اگر به حضور حضرت امام خمینی مشرف شدید سلام مرا همراه با سلام برادرم به خدمتشان برسانید و از ایشان تشکر کنید که با رهنمودهای عالیه خود جوانهای شما را به این راه کشاندند خانواده عزیزم تا چندی پیش به شهادت خود مطمئن نبودم لکن بعداز خوابی که چند شب قبل دیدم مطمئن شدم بر شهادت خود و خدایم را تشکر می‌کنم که عاقبت مرا به آرزوی خود رساند. وقت به شروع عملیات نمانده و با چشمان باز می‌روم که عروس شهادت را در بغل بگیرم و به سوی محبوب و معشوق بشتابم بدانید که به اجبار یا گفته کسی یا به خاطر انتقام‌جویی از روی هوسم و یا غیره به جبهه نیامدم بلکه این را درک کردم که فقط و فقط در جبهه می‌توانم بیابم نه در شهر و در خانه گرم زندگی. بلی عزیزانم خدا و ائمه معصومین در جبهه می‌توان به وضوح دید. نصیحتی دارم به جوانان پاک و حزب‌اللهی که اگر واقعا انسان خوبی هستید و می‌خواهید به لقاءالله بپیوندید بیایید در راه خدا و امام زمان(عج) و حضرت زهرا(س) را ببینید و حالا که طلب خدا کردم و او را شناختم می‌روم مقام خاصان و نیکان او دریافت دارم و شربت گوارای شهادت را بنوشم. حرفی که شهدا قبل از شهادتشان برای امت حزب‌الله و غیره دارند اول از همه خدا را به یاد داشته باشید که با یاد او قلبهایتان آرامش می‌گیرد هیچگاه از یادتان نبرید بر عبادات و طاعات مخلصانه خود بیفزاید و دعا را بخوانید تا گناهانتان بیشتر آمرزیده شود. بر ادای عملهای مستحبی خود بیفزایید از گناه دوری نمایید. نمازهای جمعه و جماعت راه‌پیماییها و دیگر مراسم را حتما شرکت کنید و رهنمودهای پیر جماران را مو به مو به انجام برسانید. همیشه دشمن اصلی خود را اول نفس و بعد امریکا و دیگر ابرنکبتان شرق و غرب بدانید و با آنان به شدت و جدیت بجنگید و بیشتر به زندگی معنوی بیاندیشید تا به زندگی پوچ و بی‌محتوای مادی، به تهیدستان فکر کنید، به بی‌خانمانان از طریق حساب 100 امام کمک کنید به صندوق قرض‌الحسنه کمک مالی نمایید جبهه‌ها و رزمندگان را هرگز از یاد نبرید و بر کمکهای خود بیفزایید با مسئولین مملکتی همکاری بیشتر نمایید مساجد را حفظ کنید زیرا به قول امام عزیزمان سنگر است برای فرج آقا امام زمان(عج) دعای زیاد کنید از ناموس خود و خون شهدا با جدیت پاسداری و به وصیت‌های شهدا حتما عمل کنید. نگذارید بی‌حجابها این پس مانده‌های فرهنگ کثیف و استعماری غربی‌ها با راه افتادن در خیابانها و درست کردن مدل و قیافه خون شهدا را پایمال کنند با منافقان داخلی و مزدوران آمریکایی با جدیت و قاطعیت طبق رهنمود امام عمل کنید. آنها را سرکوب کنید از تفرقه و جدایی جدا بپرهیزید که دشمن دنبال همین می‌گردد در هر کجا و هر مسئولیتی که دارید هدفتان فقط خدا باشد و به خاطر خدا به این ملت مسلمان و زجرکشیده خدمت کنید از غیبت و تهمت و افترا زدن به یکدیگر بپرهیزید قسم نخورید و هرگز دروغ نگویید در کارهایتان روراست باشید و در آخر کلا به برنامه‌های اسلامی اهمیت دهید. والسلام . سخنی چند دارم با خانواده‌ام. پدر عزیزم موقعی که عزیمت کردم گفتی اگر شهید شدی اول از همه سلام مرا به امام حسین(ع) برسان. پدر مهربان به روی چشم اول کاری که می‌کنم سلام شما را به امام و سرورم اباعبدا...(ع) خواهم رساند ولکن به علت گناهان سنگین شفاعتم پذیرفته نشد می‌روم پیش شهدای پرارج دیگر، بهشتی مظلوم، رجایی و باهنر، شهدای محراب و از آنها می‌خواهم که شفاعت مرا بکنند. پدر گرامی خوبیهایی که اصلا لایقش نبودم در حقم انجام دادی از شما می‌خواهم که از من راضی باشید و مرا به خاطر اشتباهاتم ببخشید و همیشه دعایم کنید که خداوند نیز گناهان مرا ببخشد پدر و مادر عزیز دو فرزند خود را بزرگ کردید و تحویل صاحب اصلی آنها دادید خدا را شکر کنید و هر روز سجده شکر به جا آورید که خداوند چنین لیاقتی به شما عطا کرده به راستی که جای شما پیش من در بهشت جاویدان خواهد بود. انشاءالله. مادر عزیر و مهربان ای مادر خوبم چه سختیها و رنجها که برایم نکشیدی چه دردها و فشارها که به خاطر من بر شما نیامد و من در طول زندگیم چه قبل از ازدواج و چه بعداز ازدواج همیشه در حال آزار و اذیت شما بودم. مادرجان اگر از من راضی نباشی مطمئن هستم که جایم در جهنم است. از شما می‌خواهم که مرا ببخشید و از من راضی باشید و دعایم بکنید و خواسته‌ای که از شما دارم این است که در عزای من سیاه نپوشید و خانه را هم سیاه‌پوش نکنید. مادرجان در عزای برادرم سیاه پوشیدید و گریه‌هایی هم کردید ولی تقاضای عاجزانه من به شما این است که در عزای من سیاه پوش نشوید زیرا که من از ظلمات به نور پیدا کردم و آن وقت به خاطر این سپاه نپوشید امیدوارم که به این خواسته‌ام عمل کنید. مادرجان سلام شما را به فاطمه زهرا(س) و به شما قول شفاعت از سوی زهرا(س) و اگر قبول باشد خودم هم می‌دهم در آخر از شما می‌خواهم همانطوری که مرا بزرگ کردید فرزند دلبندم را تربیت کنید تا راه عمویش رضا و پدرش را دنبال کند. فرزندم را از اول کودکی با مهر به اسلام و خدا و قرآن آشنا بزرگ کنید برنامه‌های اسلام را به او بیاموزید آرزویی که برایش دارم این است که از طریق خواندن درس و آموختن علم بتواند خدمات ارزنده‌تری به این جامعه اسلامی بکند او را پیرو خط امام بار آورید خط رستگاری می‌باشد دیگر در تربیت فرزندم حرفی نمی‌زنم زیرا که خود شما واردتر از من هستید و شما بودید که ما را بزرگ کردید و تا به اینجا رساندید شکر می‌کنم خدا را که چنین پدر و مادری در زندگی‌ام داشتم. امیدوارم که و مطمئن هستم که از زنان مومنه بهشتی خواهید بود. خدا یار و یاورتان باد. همسر مهربان ای شریک زندگی و شادی و غم و غصه‌هایم در طول زندگی کوتاهم که داشتم خیلی از اوقات شما را ناراحت کردم و از شمامی‌خواهم که حلالم کنید و از شما می‌خواهم که از من راضی باشید. نصیحتی که به شما داشتم این است که در تربیت فرزندم با مادرم کمال همکاری را داشته باشید. در خانه پدری‌ام بمان و فرزندم را تربیت کن. اگر مایل بودید به گفته امام عمل نمایید و ازدواج کنید تا رستگار شوید. به فرزندم این طور بگو که پدرت رفت راه کربلا را باز کند لکن خودش از طریق دیگر به کربلا و محضر امام حسین(ع) اعزام شد و راهی که من رفتم که همان خط امام می‌باشد نشانش بده و اگر خدای نکرده فرزندم ظالم بار آمد و از اخلاق اسلامی ایرادی داشته باشد از شما راضی نخواهم شد و به خودش هم بگویید که از او راضی نخواهم بود. همسر مهربانم خیال نکنید که پس از شهادتم بدبخت شده و سیه بپوشید و بگویید سیه روز شدم. خیر شکر خدای بلندمرتبه را به جای بیاورید که لیاقت همسر شهید شدن را داشتید و هرکس نمی‌تواند همسر شهید بشود قول شفاعتم را اگر مقبول باشد می‌دهم و نصیحت دیگر برایت دارم که سعی کن از زنان مومنه بهشتی باشی تا بتوانیم در آن دنیا و در بهشت خداوند با هم زندگی زناشویی خود را ادامه دهیم و این حقیقتی است انکارناپذیر کتابهای شهید محراب آیت‌الله دستغیب را مطالعه کن تا به وجود چنین حقیقتی پی ببری. همسر عزیزم حتما به برنامه‌های اسلامی بیشتر اهمیت بده تا رستگار و بهشتی شوی خداوند حافظ تو و فرزند دلبندم محمد باد. خواهران محترم و گرامیم در طول زندگی‌ام به وجودتان افتخار می‌کردم و خود را خیلی کوچکتر از آن می‌دانم که برای شما چیزی بگویم لکن به قول برادرمان رضا شاگرد باید درسش را پس بدهد و فهم درسهایی را که آموختم یادآوری می‌کنم بعد از شهادتم هر وقت خواستید برایم گریه کنید صحنه خونبار کربلا را بیاد آورید و بیاد حسین و شهادت یاران و فرزندانش و سختی‌هایی که زینب(س) بعداز شهادت برادرش کشید بیافتید و به یاد آنها گریه کنید و امام را دعا کنید و خدا را شکر کنید. خواهران مهربانم نصایحی که در نامه برایتان کردم یادتان کردم یادتان نرود برای برادر شهیدم تا سوره النحل تلاوت کردم پس از آن را شما بخوانید. اگر در طول زندگیم شما را ناراحت کردم و بر شما ظلمی و ناروایی انجام دادم از درون قلب ببخشید و حلالم کنید بر مطالعه خود بیافزایید تا از شما راضی شوم اگر در آموختن علم سستی ورزیده در آینده کاره‌ای برای این مملکت اسلامی نشوید به روح پاک شهید از شما راضی نخواهم شد و در ضمن اگر فرزندم در آینده خدمتگزار خوبی امت محروم و مستضعف اسلامی این جامعه نباشد به خدای بزرگ از شما راضی نخواهم شد پدرم را دلداری بدهید و در تربیت فرزندم با مادر و همسرم فاطمه کمال همکاری را داشته باشید و هیچوقت از زیر بار مسئولت بزرگی که بر گردنتان نهاده شانه خالی نکنید و نگویید چه با هم همکاری و عطوفت بیش از پیش داشته باشید و نمونه باشید در جامعه برای دیگران خدای نکرده اگر پس از شهادتم میانتان تفرقه بیافتد روحم را آزرده‌اید و از شفاعت معذورم. قول شفاعتم را اگر مقبول باشد به شما می‌دهم خواهرانم متن خوابی را که دیدم در وصیتنامه می‌گذارم. در آخر پیرو خط امام و انبیاء و شهداء و صالحین باشید تا رستگار شوید. قول شفاعتم را اگر مقبول باشد به شما می‌دهم. خداوند باری تعالی عاقبت همگی ما را ختم به خیر بگرداند. در وصیت‌نامه‌ژهای قبلی برادرم را نصیحت می‌کردم و غافل از آن بودم که برادر مظلومم رضا از من لایق‌تر می‌باشد و باید بروم و از او درس بگیرم ولی اگر نرفتم و همیشه در پی آزار و اذیت او بودم امیدوارم که از من راضی باشد و شفاعتم را در آن دنیا بکند. شفاعت بر من از سوی برادر من عبدی ذلیل و خوارم و زارم. دوستان و رفقایم توصیه می‌کنم به راهی که من رفتم پی ببرند و همان راه را ادامه بدهند پرچمی که از دست من می‌افتد بردارند و بر بلندترین قله اوج کمال انسانیت نسب کنند و بر سر فرزندم دست نوازش بکشند از همگی شما می‌خواهم که حالالم کنید. خانواده عزیزم از کلیه اقوام و فامیلها و همسایه‌ها حلالیت بطلبید زیرا همه را آزردم و از خودم ناراضی نکرده‌ام اگر حق‌الناس بر گردنم می‌باشد از شما می‌خواهم آن را ادا کنید. شهادتم را با صبر و شکیبایی تحمل کنید و جنش بگیرید و تذکری جدی دارم مراسم جشن را خیلی ساده و کم خرج بگیرید هرکجا خواستید به خاکم بسپارید، و اگر امکان داشت نزدیک قبر برادرم و علیرضا محمودی به خاک بسپارید. فرزند دلبندم را در تشییع جنازه شرکت دهید و بگویید که پدرت را در راه خدا از دست دادی و بگویید که راه مرا حتما ادامه بدهد. پدر عزیز آرزوی هر پدری شرکت در ازدواج فرزندش می‌باشد لکن پدرجان اگر عمر یاریتان کرد فرزندم را در ازدواجش یاری کنید. از کلیه کسانی که حقی بر گردنم دارند و غیبتشان را کردم حلالیت می‌طلبم خانواده مهربانم اموالی که به آن صورت ندارم خرده چیزی را که دارم هر طور صلاح دانستید خرج کنید. لوازم زندگی‌ام را همسرم فاطمه مختار است لکن او را حتما یاری کنید مبلغ 160 تومان به خیاطی داخل پاساژ بدهکارم مبلغ 100 تومان به صندوق امام زمان بدهکارم، 1000 تا سوره توحید 1000 تا سوره ناس و 1000 تا سوره انااعطینا و 10 شب نماز شب نذر دارم بجا آورید اگر بعداز شهادتم حقوقی از طرف سپاه به شما پرداختند از طرف سپاه پرداختند از شما می‌خواهم با آن پول فرزندم را بزرگ کنید دیگر عرضی ندارم زیرا برای عملیات آماده می‌شوم. از همگی شما التماس دعا دارم - والسلام علیکم و رحمة‌ا... جهانگیر جهازی - 62/1/20 خدایا، خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار از عمر ما بکاه و بر عمر رهبر بیفزا خدایا خدایا رزمندگان اسلام نصرت عطا بفرما خدایا خدایا زیارت کربلا نصیب ما بگردان خدایا خدایا معلولین و مجروحین شفا عنایت بفرما قطعه‌ای است از سیدساجدین امام زین‌العابدین(ع) از دل سنگر همه اندر مناجات سحرگاه به سجده آمده بر خاک درگاه بریده ربطشان با غیر معبود ندارندی بغیر از دوست مقصود مرا در جمع این دلدادگانت مرا در این منور بندگانت بده راهم که من دل شاد گردم ز رندان جهان آزاد گردم منور کن دل مسکین به نورت گدایت را بده ره در حضورت طمع کارم ولی طماع جودت اسیر عشقم و محو وجودت به نیکان و به خاصان راه دادی دل آنان غم دلدار دادی همان کن با من ای جانان عالم صفابخش جهان به مسکین این گنه کار زمانه به لطف خود نظرکن عاشقانه شهادت را نصیب بنده‌ات کن به عصمت زنده این شرمنده‌ات کن التماس دعا - جهانگیر جهازی 1362/1/2