
خاطرات شهید خلیل وفایی نژاد
خواهرش لیلا با بیان مطالبی نقل می کند: « او دارای اخلاق بسیار خوب و بی نظیری بود و همه ما را دوست داشت وهمیشه ما را نصیحت می کرد. به حق و حقوق دیگران اهمیت می داد. علاقه ای بسیار زیاد به قرآن، ذکر دعا و نیایش داشت و در انجام نماز و فرایض دینی، بسیار مقید بود. مسایل شرعی را خیلی رعایت می کرد و به اهل بیت عشق می ورزید و زندگی اش را طبق راه و روش آنان پیش می برد.» در بیان خصوصیات اخلاقی اش، خواهرش نرگس، با بیان مطالبی نقل می کند: «برادرم خلیل روحیه بشاشی داشت و همیشه با حرف هایش ما را لحظه ها می خنداند. همیشه لباس آراسته ای به تن می نمود و در امرار معاش خانواده، احساس مسئولیت زیادی می کرد و به پدر کمک می رساند. برای همین به محض تعطیلی از مدرسه، بعد از صرف غذا سریع به کمک می شتافت. حتی در امورات درسی نیز به ما و برادر هایمان کمک می رساند.» در باب عشق و ارادت او نسبت به پدر، مادرش می گوید: «او بچه خیلی خوبی بود. هم درس می خواند و هم کار می کرد. البته در کار مغازه به پدرش کمک زیادی می رساند. دورانی پدرش مریض بود و در بیمارستان بستری شد. او آنقدر بی قراری می کرد که وصف کردنش واقعا مشکل است. می گفت: « تا پدرم را سالم نبینم، نمی توانم به منزل بیایم. حتی به مدرسه نیز نمی رفت. برای همین کار در مغازه را ترجیح داد تا پدرش خوب شود. عشق و علاقه زیادی نسبت به جبهه و جنگ با دشمن داشت و اطاعت از رهبری را رمز موفقیت انقلاب می دانست.»