https://shohada.org/fa/shahid/content/371796

شناسه خبر: 371796
۱۴۰۳-۱۱-۲۳ ۱۵:۳۴

خاطرات شهید ابوالقاسم وسکره

خاطره ناصرفرجی، دوست و همرزم: زمانی که مسوول توزیع سیمان در شهرداری بابلسر بود، اولین کاری که کرده بود، این بود که دست و اسطه ها و رشوه خوارها را در این کار کوتاه کرد، حواله های قلابی را هم شناسایی و برای جریمه آن اقدام کرد. ویژگی های فردی از دیدگاه خانواده: به حق الناس خیلی اهمیت می داد حتی در وصیت نامه اش نام فردی را که به او بدهکار بود، نوشت. فردی ساده زیست بود و در حل مشکلات زندگی از بزرگترها مشورت می گرفت. از نظر اعتقادی فردی مقید به انجام واجبات و ترک محرمات بود. قاری قرآن بود و به دیگران آموزش می داد. در جلسات دعای کمیل و توسل شرکت داشت. حقوق خودش را در شهرداری، خرج رزمندگان جبهه می کرد. خاطره 2 ناصر فرجی، دوست و همرزم: تعهد ، مطیع رهبری و ولایت پذیری اش بود که وقتی فرمان تخلیه پادگان ها را دادند شهید در مشهد مقدس خدمت می کرد و از پادگان فرار کرد وقتی رهبر فتوا داد که سربازان به پادگان برگردند، شهید شب 10/10/57 که شهید جلال فرجی تیر خورده بود و او و دیگران مسافتی جلال را در آغوش داشتند، با بدن خونی شبانه به منزل آمد، لباس را عوض کرد راهی مشهد شد تا ادامه خدمت سربازی اش شود، هرچه پدر و مادر و برادرش اصرار داشتند که فعلاً جو نامناسب است، صبرکن، جواب می دادند مطیع رهبرم و فرمان او برایم لازم اجرا است.