شهید سیدعلی موسوی زاده احمدآبادی

کد ایثارگری:
6536109
نام پدر:
سیدمحمد
محل تولد:
ایران ، استان یزد ، شهرستان اردکان ،
تاریخ تولد:
۱۳۴۹/۰۶/۲۵
شغل:
طلبه
تحصیلات:
دیپلم
تاریخ شهادت:
۱۳۶۵/۱۰/۱۹
محل شهادت:
شلمچه
زندگینامه

شهید سیّدعلی موسوی‌زاده، فرزند سیّدمحمّد، از سلسله جلیله سادات و اولاد حضرت زهرا (س) و از تبار روحانیّت محترم و معزّز و اهل علم بود که در تاریخ ۱۳۴۹/۶/۲۵ هجری‌شمسی در اردکان دیده به جهان گشود.جدّ پدری‌اش حاج سید عزیزالله ،واعظ معروف احمدآبادی، و پدرش حاج سیدمحمّد موسوی‌زاده روحانی و امام جماعت مسجد علی بن ابی‌طالب مزرعۀ سیف اردکان بود که پس از پیروزی انقلاب در سمت دبیری آموزش و پرورش و مدرّس تربیت معلّم شهید بهشتی اردکان مشغول به خدمت شد و سپس در دانشگاه‌های یزد به تدریس پرداخت و هم اکنون عضو هیأت علمی دانشگاه یزد می‌باشد.شهید موسوی‌زاده در سایه چنین پدری و در دامان پر محبّت مادری متدیّن پرورش یافت و همزمان با رشد جسمی، آموزه‌های دینی را فرا گرفت.۶ ساله بود که به مدرسه رفت و دوره ابتدایی را در دبستان قیام صدرآباد و دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی استقلال صدرآباد با موفّقیّت پشت سر گذاشت. سپس تحصیلات علوم جدید را رسماً رها و در مدرسه علمیّه امام صادق (ع) اردکان ثبت نام کرد و پس از توفیق در امتحان ورودی، تحصیل علوم دینی و حوزوی را شروع کرد. همزمان با تحصیل حوزوی، دورۀ متوسطه را نیزبه صورت داوطلب آزاد تحصیل نمود و تا دوّم متوسطه پیش رفت.سیّدعلی نوجوانی بود بسیار تیزهوش و درس خوان. فردی بسیار اجتماعی و پر جنب و جوش بود. شجاع بود و جسور و سلحشور، مقیّد به فرایض دینی و انجام واجبات و ترک محرّمات. در دوره راهنمایی تحصیلی در مسابقات قرآنی در استان یزد صاحب رتبه شد. اهل نماز اوّل وقت بود و به گفته خانواده‌اش نماز شبش ترک نمی‌شد؛ با این استعداد امید آینده حوزه بود.در زمان پیروزی انقلاب سیّدعلی ۸ ساله بود که به همراه پدر و امّت انقلابی شهر در مراسم انقلاب و ضدّ رژیم شرکت می‌کرد؛ امّا پیوسته خود را مدیون انقلاب می‌دانست و مترصّد فرصتی بود که بتواند دین خویش را به انقلاب ادا نماید. حتّی در پرونده پرسنلی جبهه‌اش نیز انگیزۀ رفتن به جبهه را این طور نگاشته است: «برای این که حقّی که بر گردن بنده حقیر گذاشته شده، ادا نمایم.»او عاشق امام و انقلاب بود؛لذا زمانی که ۱۵ سال بیشتر نداشت با فراخوانی امام خمینی (ره) جوانان را به سوی جبهه، کلاس درس و بحث و تحصیل را رها کرد و در بسیج ثبت نام نمود و پس از فراگیری آموزش نظامی راهی جبهه‌های نور علیه ظلمت شد و سنگرنشینی عشق و شهادت را بر کلاس درس و حوزه و آغوش گرم خانواده ترجیح داد و همسنگر قدسیان و ملکوتیان گردید.مدّت ۹ ماه و ۱۰ روز از عمر کوتاه و پر ثمر خود را آن هم در عنفوان نوجوانی و جوانی در راه حفظ اسلام و در جبهه‌های جهاد و دفاع از اسلام گذراند و مسئولیّت آر. پی. جی زنی را به عهده گرفت.سرانجام این جوان خود ساخته و پاک باخته در تاریخ ۱۳۶۵/۱۰/۱۹ در عملیّات کربلای ۵ و در منطقه عملیّاتی شلمچه به شدّت مجروح شد و بر اثر شدّت جراحات وارده و آتش پر حجم دشمن نشد که به پشت جبهه انتقال یابد و با پرواز روح بزرگش از قفس خاکی جسمش، عروس شهادت را در بر کشید و به رضوان پر کشید.پیکر پاکش به تأسّی از ارباب بی‌کفنش امام حسین -علیه السّلام- سال‌ها در بیابان‌های جبهه ماند و علاوه بر افتخار شهادت، مدال شهید مفقود را به گردن آویخت تا سرانجام پس از ۹/۵ سال دوری از وطن، پس از شناسایی توسط گروه تفحّص، جسم پاکش به وطن بازگشت و بعد از تشییع با شکوه بر دستان و دوش مردم قدرشناس و شهیدپرور اردکان در بهشت شهدا به خاک سپرده شد.

دلنوشته ها
بمنظور درج دلنوشته می بایست ابتدا در سایت ثبت نام بفرمایید.