شهید محمود شهبازی دستجردی

کد ایثارگری:
6117726
نام پدر:
خانعلی
محل تولد:
ایران ، استان اصفهان ، شهرستان اصفهان ،
تاریخ تولد:
۱۳۳۷/۱۲/۰۱
شغل:
پاسدار
تحصیلات:
دیپلم
تاریخ شهادت:
۱۳۶۱/۰۳/۰۲
محل شهادت:
شمال شرق خرمشهر
زندگینامه

شهید محمود شهبازی دستجردی؛ فرزند خانعلی به سال 1337ش به دنیا آمد. از همان ابتدا به همراه دوستانش در جهت افشای چهرة رژیم پهلوی بویژه در محیط خانواده و اقوام تلاش می¬کرد. سال 1356ش در رشتة مهندسی صنایع دانشگاه علم و صنعت پذیرفته شد. پس از ورود همکاری نزدیکی با انجمن اسلامی داشت. وی در اوایل سال 1357ش با گروه توحیدی صف آشنا شد. او از عناصر برجستة دانشجویان در تسخیر لانه جاسوسی (سفارت آمریکا) بود. با شروع جنگ به جبهة سر پل ذهاب رفت. پس از مدتی فرماندهی یکی از محورهای گیلان غرب به وی سپرده شد. سپس به فرماندهی سپاه همدان منصوب شد. سردار شهید محمد بروجردی در روز معارفه، او را این¬گونه توصیف کرد: «برادرمان محمود شهبازی امانت فرمانده کل سپاه پیش منه که در کردستان و غرب کشور خدمت کرده و ان¬شاء¬الله امانت من در دست شما خواهد بود..». محمود تغییرات ریشه¬ای و اساسی در سپاه همدان ایجاد کرد. خشوع و فروتنی او انسان را به یاد یک مؤمن واقعی می¬انداخت. به خودسازی و پرورش معنوی خود اهمیت می¬داد، به تلاوت قرآن و نماز شب اهمیت بسزایی می¬داد و شب¬ها با خدا خلوت می¬کرد و اشک می ریخت. پدرش او را شیخ علی اندرزگو نام داد و گفت: «تو نسخة شیخ علی اندرزگو هستی. یه روز معلم قرآن و نهج البلاغه، یه روز مربی فوتبال، یه روز ساواکی¬ها را دنبال خودت از این خونه به اون خونه می¬کشی، یه روز می¬ری دانشگاه و ژست مهندسی می¬گیری، یه روز از دیوار جاسوسخونه آمریکا بالا می¬ری، یه روز می¬ری کردستان با گروهک¬ها سرو کله می¬زنی، حالا هم که ماشاءالله آخوند شدی. شیخ علی مگه غیر از این بود؟!». وی استاد خطابه¬های شورانگیز بود. در حالی که 23 سال بیشتر نداشت در عملیات تنگه گورک برای گردان خود سخنرانی کرد و قسمتی از خطبه امیر مؤمنان علیه¬السلام در پیکار صفین را خواند که : «مرگ راستین شما وقتی است که زنده باشید اما شکست خورده! و زندگانی راستین شما هنگامی است که پیروزمند باشید هر چند مرده» وی ادامه داد: مهم عمل به تکلیف است اما در این راه به کسانی نیاز داریم که مرد جنگ باشند. کسانی که با ما می¬آیند به جای آب و جیره غذایی فقط باید با خودشان مهمات بیاورند. ما می¬رویم تا مردانه بجنگیم و با افتخار و عزت در پیشگاه خداوند بمیرم» در کسوت فرماندهی سپاه، فردی مدیر، منظم و قاطع و بسیار جدی بود؛ ولی در جبهه با نیروهای خود گپ می¬زد و کشتی می¬گرفت و در جو صمیمی با آنها شوخی می¬کرد. محمود شیفته معارف قرآن و اهل بیت بود و چنان عمیق به تفسیر نهج البلاغه احاطه داشت که آوازه تفسیر و شیوایی کلامش به گوش آیت¬الله نوری همدانی نماینده امام و امام جمعه همدان رسید و از وی درخواست کرد تا کلاس¬های تفسیر نهج¬البلاغه برای طلاب بگذارد. وی هنگامی که برای طلاب درس را شروع می¬کرد آنان عاشقانه دل به کلام او می¬دادند و از خرمن معارف نهج¬البلاغه خوشه می¬چیدند. محمود علاوه بر ایجاد امنیت و آرامش در شهر همدان و سرکوب غائله منافقین در دوران حدود یک سال فرماندهی سپاه همدان کادری تربیت کرد که شالوده نخستین تیپ انصار الحسین را تشکیل می¬دادند و هر کدام به اصول فرماندهی نظامی و مبانی دینی آشنا بودند او با ابلاغ دستور فرماندهی سپاه، عملیات مطلع الفجر را پی ریزی کرد. وی پس از تحکیم مواضع نیروهای انقلاب در غرب کشور فعالیّت¬هایش را در جبهة جنوب متمرکز نمود و با پذیرفتن مسؤولیت معاونت تیپ محمدرسول¬الله (ص) در هدایت عملیات این تیپ نقش مؤثری ایفا کرد. سرانجام وی در پشت دژ مارد در جبهه شمال شرقی خرمشهر، مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفت و در تاریخ 2/3/1361 به شهادت رسید. پیکر پاکش در گلستان شهدای اصفهان، قطعة فرماندة کل قوا، ردیف 3، شمارة 3 به خاک سپرده شد.

دلنوشته ها
بمنظور درج دلنوشته می بایست ابتدا در سایت ثبت نام بفرمایید.