وصیت شماره 2 - شهید محمود شهبازی دستجردی
وصيتنامه :
انَّ الله اشتَري مِنَ الْمؤمِنينَ أنفُسَهُم وَ أموالَهُم بِأنَّ لَهُمُ
الْجَنَّه يُقاتِلونَ في سَبيلِ الله فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُون . . .
فَاستَبشِروا بِبَيعِكُم الّذي بايَعتُم به وَ ذلك هُوَ الفَوزُ العظيم.
همانا خداوند از مومنان جانشان و مالشان را خريد و در مقابل سراي بهشت را
قرار داد و مومنان ميجنگند. در راه خدا ميكشند و كشته ميشوند.
پس شاد باشيد به معاملهاي كه سودا نموديد و اينست آن رستگاري بزرگ.
خداوندا توفيق عطا فرما كه از جمله كساني باشيم كه خود بشارت به آنها دادهاي
كه در اين معامله شركت جويند. واي كه جز تو كس ديگر ندارم.
«الهي و ربي من لي غيرك»
از تو خواهانم كه زندگيم را زندگي محمّد(ص) و مردنم را مردن محمد(ص) قرار دهي
«اللّهُمَّ اجعَل مَحيايَ مَحيا مُحمد و آل محمّد و مماتي مماتَ محمّد و آل
محمّد»
وقتي كه در زيارت عاشورا ميخوانيم كه :
«يا اباعبدا... إنّي سِلمٌ لِمَن سالَمَكُم و حَربٌ لِمن حارَبكُم إلي يومَ
القيامه»
اي حسين(ع) من آشتيم با كساني كه با تو آشتيند و در جنگ و ستيزم با كساني كه
با شما در جنگند. (زيارت عاشورا)
چگونه ميتوان در هر زمان در كنار گود نشست و دست از ياري فرزندان حسين كه
بيش از هزار سال در شكنجه و تبعيد بسر ميبردند، فرو بست، مگر ميشود مسلمان
بود و از رسول اكرم(ص) تبعيت نمود و دوستدار حسين(ع) نبوده باشيم. تشيّع علوي
را برگزيده باشيم اما روحانيت را كنار گذارده باشيم. بگذريم، ابداً روحانيت
با آن مشخصههاي بارزي كه در هر زمان داشته از كلينيها گرفته تا خميني(ره).
هر زمان حافظ اسلام بودهاند و انشاءالله تا انقلاب مهدي(عج) خواهند بود.
اولين سفارش كه بعنوان وصيت دارم همين كلمه است روحانيت،آخوند، ملا، طلبه،
چقدر اين كلمات ارزش دارد و معنا، اي همهي كساني كه سفارشم به گوش و
ديدهتان خواهد رسيد مبادا روحانيت را تنها بگذاريد، بدانيد كه تمام تلاش
ابرقدرتها در ازبين بردن اسلام، روبروي روحانيت قرار دارد. شاهد اين مدعا را
در اسناد لانه جاسوسي بخوانيد كه چقدر آمريكا از ملا ميترسيد، با يك نمود
عيني در همين صد سال اخير ببينيد هر جا كوچكترين حركت، قيامي، جنبشي شده با
رهبري همين روحانيت بوده، قيام سيد جمال الدين اسدآبادي، نهضت و جنبش تنباكو،
قيام ميرزا كوچك خان جنگلي، قيام شيخ محمد خياباني ، نهضتي كه ميرزاي اول در
عراق آغاز نمود و با يك فتوا مردم بابيل استعمار انگليس را بيرون راندند،
نهضت شيخ محمد عبده، نهضت اخوانالمسلمين با رهبري حسن البناء و سيد قطب،
جنبش مشروطيت، با رهبري آيت الله طباطبائي و بهبهاني و الي آخر، تمامي اينها
با رهبري روحانيت بوده و دقت اين سخن امام را بياد ميآورم كه چرا ميخواهند
اين قدرت را بشكنيد. شكست روحانيت، شكست اسلام است، بفكر ميافتم كه چرا؟
چرا؟
من خود امام عزيز و رهبر انقلاب را هم در يك جرياني بنام روحانيت ميبينم، نه
مانند آن گروه منحرف كه امام را تنها ميبينند، من استمرار حركت انبياء را
ولايت فقيه ميدانم و برايم مشخص شد كه پس از 40 سال فقيه بزرگوار آيت ا...
منتظري در همين جريان روحانيت ادامه دهنده راه اوست و باز به شما برادران و
خواهرانم گوشزد ميكنم كه روحانيت را كنار مگذاريد.
سفارش دوم من درباره سپاه ميباشد به عنوان بازوي مسلح ولايت فقيه و روحانيت
:
بايد سپاه آنچنان شود كه پاسداران بعنوان فريضه واجب خدمت نمايند، نه به
عنوان شغل، چرا كه اين دو بازوي ولي فقيه سپاه و روحانيت شغلي ندارد و نبايد
سپاهي بودن و روحاني بودن را شغل حساب نمود، چقدر ابرقدرتها از اين سپاه نو
پا ميترسند، چرا كه برادر سپاهي به عنوان فريضه وارد سپاه ميگردد، نه حق
مأموريت ميخواهد نه فوقالعاده بدي آب و هوا، بلكه هر كجا كه سختر باشد وارد
ميشود كه اجرش عظيمتر است.
قبلاً اگر ترس ما از ليبرالها بود كه مبادا خط امام را خدشهدار كنند اكنون
ديگر ليبرالها به زبالهدان تاريخ افتادهاند و انقلاب سوم هم پيروز شد.
منافقين كه در تدارك بودند كه پس از حيات امام نهضت را منحرف نمايند زودتر
روي آب آمدند و رو در روي ملت مسلم قرار گرفتند، تلاش تمامي شما بايد اين
باشد كه ريشه منافقين بدتر از كفار را بركنيد و در اين صورت آمريكا بايد تا
صدها سال گورش را گم كند و دست از ايران بشويد و منتظر باشد كه ديگر ما به
سراغ او برويم.
پدر و مادرم از اينكه زحمات بسيار در تربيت فرزندتان كشيديد، اميدوارم كه
خداوند اجرتان را افزونتر دهد، من خود به ياد دارم كه قرآن را در دامان مادرم
فرا گرفتم و با بيل پدرم رنجها را چشيدهام.
پدر جان تو خود بهتر ميداني كه دنيا دار فناست و آخرت مسلماً بهتر است و
باقي كه :
«الدنيا دار الفناء و الاخره خير وابقي»
مادر جان سفارشي كه بشما دارم در مورد خواهرم است كه دلم ميخواست ايشان بعد
از تمام كردن كلاس نهم به قم برود انشاء الله كاري كن كه او اين عمل را انجام
دهد و سفارشي عظيمتري كه به شما دارم كه مادرم، چون خودت فرزند يك روحاني
بودهاي. دلم ميخواهد كه تو مرا بخاك بسپاري و حتي پدرم خاك و گل بروي قبرم
بريزد تا همه بدانند كه شما سرشار از شوق هستيد و ايمان.
فاميل بداند كه بايد فرزند بدهد و ابرقدرتها بدانند كه با شهيد دادن
خانوادهها حركت انقلاب تندتر ميگردد و چرخهاي آن سريعتر.
كتابخانهاي كه دارم، بعد از اين علي آقا پسر خالهام كتابخانه را يكدست
نمايد، كتابهاي منحرف را من تنها براي تحقيق آنجا گذاشتهام و هدف ديگري در
كار نبوده. اين كتابها را پسر خالهام كه ميدانم با من هم خط بوده بردارد و
در جاي مناسب استفاده كند و در اختيار خواهرم و بردارم و بقيه قرار دهد.
خدمت برادرم عباس آقا پس از برگشت سلام برسانيد، دلم ميخواهد كه ايشان در
سپاه پاسداران خدمت نمايد چرا كه محيط قابل رشد براي فرزندان انقلاب است و
مسئوليت خواهر و برادر و فرزندان خواهر و برادرانم را به عهده ايشان
ميسپارم. علاقهمندم كه انشاء الله شما كتابهاي استاد شهيد مرتضي مطهري را
به آنها بياموزيد و خط فكري و سياسي شهيد مظلوم بهشتي را بيان كنيد و به آنها
يك رشد بنيادين بدهيد.
پس انداز من از دوسال معلمي كه داشتم و مدتي زماني كه در سپاه بودم پيش
داييام ميباشد از اينپس انداز چون چند سالي است كه پدر و مادرم به مشهد
نرفتهاند زيارت مشهد بروند و بقيهاش هم تصميمش با پدرم ميباشد.
ضمنا موتوري هم در تهران دارم، تصميم در مورد موتور را به عهده حاجآقا پرورش
ميگذارم،
وصيتهاي زيادي در زمانهاي مختلف نوشتهام اين وصيت را كه كاملتر از همه
ميدانم و فقط كافي است همين را عمل نمائيد.
در خاتمه آخرين كلمات را به نگارش درميآورم:
برادران فقط بايد به فكر اسلام بود و بس و براي ياري اسلام بايد اكنون از
روحانيت و سپاه ياري جست و امام را ياري كرد و بايد بدانيم كه به قول قرآن:
«ماعندكم ينفد و ماعند ا... باق
ماتنفقوا من شيء في سبيل ا... يوف عليكم»
درود بر شهيدان اسلام بخصوص شهيد مظلوم شهيد آيت ا... بهشتي.
برقرار باد پرچم اتحاد جماهير اسلامي به رهبري امام خميني(ره)
فرزند شما محمود شهبازي
11/8/1360
ثبت دیدگاه