عشق به جهاد
یحیی یک روز به من گفت : مادرجان شناسنامه ام رابدهید که می خواهم برای جبهه ثبت نام نمایم گفتم: نه نمی دهم بعدشناسنامه اش را پنهان کردم که پسرم به جبهه نرود ولی او گفت : مگر من از دیگران بهترم من به جبهه خواهم رفت ودراین راه شهید خواهم شد.
ثبت دیدگاه