شناسه: 110159

عشق به ائمه اطهار

به روایت از رقیه شخمگر : در روز هفتم محرم در روستا برای شهادت امام حسین(ع )مجلس عزاداری گرفته بودیم بعد از اتمام شدن مراسم محمد مشغول شستن ظروف شد من به نزد وی رفتم و از او خواستم تا اینکار را به من واگزار کند ولی هر کار کردم نگذاشت و مقداری آب روی من ریخت و گفت : برو من خودم می شویم .

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه