شناسه: 112267

خواب و روياي ديگران درمورد شهيد

راوی غلامحسین ناظمی نژاد : یک شب خواب دیدم که فرزندم یدالله یک قافله شتر را با خود به همراه آورد. آنها را جلوی خانه نگه داشت و خودش به داخل خانه آمد. خودش کاروان سالار این قافله بود. رو بروی منزل ما یک کوه بسیار بزرگی وجود داشت که شهید گفت: می خواهم کاروان شتر را از این کوه بالا ببرم . من گفتم: شترها نمی توانند از این کوه بالا بروند، اما یدالله با صراحت گفت: قافله ای که من کاروان سالار آن باشم از هر مانعی عبور می کند.

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه