شناسه: 113822

خواب و روياي ديگران درمورد شهيد

راوی ذبیح ا.. خلیلی اول: حدود سال 68 یا 70 بود که یک روز خیلی متاثر شده بودم و دلم گرفته بود. شب که خوابیدم شهید غلامرضا مزدستان را در عالم خواب دیدم و ایشان به من گفت: از دنیا بگو؛ من هم به ایشان می گفتم: شما از آخرت بگو. خیلی به همدیگر تعارف می کردیم تا اینکه شهید لب به سخن گشود و گفت: حساب پس دادن خیلی سخت است و ادامه داد همین مهری(مهر شهادت) را که روی پرونده ما زدند کسی دیگر پرونده مان را باز نکرد و همین امر باعث شد تا ما بتوانیم این مسیر سخت و دشوار را بدون مشکل طی کنیم.

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه