خواب و روياي شهيد
شهید محمد رضا محمدزاده گوینده:فاطمه ذاکری نسبت :همسر زمانیکه شوهرم محمدرضا محمدزاده میخواست به جبهه برود شب قبل از آن فال گرفته بود و خوب نیامده بود . گفت:چون من آموزش دیدهام مرا به جبهه میبرند و بقیه را نمیبرند . شب خوابید ونیمههای شب بیدار شد و شروع کرد به قرآن خواندن. از او سوال کردم این چه موقع قرآن خواندن است . گفت خواب دیدم و بلند شدم ببینم تعبیر آن چیست ؟ درمورد خوابش سوال کردم گفت:خواب دیدم یک هواپیمایی آمد و ما هفت نفر بودیم که می خواستیم سوار شویم که پنج نفر برگشتند و من و یک نفر دیگر سوار شدیم و رفتیم و چنین تعبیر کرد چون آموزش دیده او را می برند و بقیه را بر می گردانند . 1- خواب و رویای شهید 2- پیش بینی شهادت
ثبت دیدگاه