شناسه: 115027

وصیت شماره 1 - شهید حسن رضا ماژانی

بسمه تعالى
انا لله و انا اليه راجعون
قل انما اعظكم بواحدة ان تقوموا لله مثنى و فرادى
خدايا، چه بگويد بنده گنه كار تو، خطا كار تو، سر تا پا معصيت تو كه در محضر تو گرفتار و اسير نفس و شيطان گرديد و از تو غفلت نمود.
خدايا، اگر اميد و رجائم به درگاه تو و رحمت تو و لطف تو نباشد با اين همه بار سنگين چه كنم.

خدايا، چهارده معصوم را شفيع قرار مى‌دهم و معصومين كمك خواستن و توسل جستن به شما اگر نباشد چگونه مى‌شود اين همه بار سنگين گناهان را تحمل نمود گرچه من در حق شما ظلمها كردم، در بسيارى از مكانها و جاهايى كه موجب شادى قلب شما نمى‌شد حاضر مى‌شدم، واى بر من كه زنده بودم و فرزند شما زهر نوشيد، واى بر من كه زنده بودم و آنچه كه خواست شما بود عمل نمى‌شد.
و اما شما پدر و مادر گرانبها و مهربان و عزيزم كه جز زحمت و مشكلات و بار زندگى چيزى براى شما نبودم، من به درگاه خدا توبه مى‌كنم از اينكه نتوانستم حق شما را به جا آورم و از شما خواهش عاجزانه دارم كه مرا حلال كنيد و دعا كنيد.
و تو اى همسر مهربانم كه از اول زندگى مشتركمان جز رنج و زحمت كارى برايت نكردم و هميشه درگير يك زندگى مشكل بودى خدا خودش اجرت را بدهد و از تو حلالىت مى‌طلبم و ابراهيم كه نامش را سال شصت در جبهه گذاشتم به او بگو كه چه مسئوليت خطير و سنگينى دارد و به عنوان پدر و پناهگاه خواهران و برادرش بايد باشد و اما زينب كه بايد پيام‌آور شهيد و شهادت باشد و محمد جواد كه با آن هيبت شجاعتش بايد مرد مبارزه شود و زهرا، رهرو راستين فاطمه زهرا گردد. انشاء الله خداوند تو را در تربيت و پرورش فرزندانمان كمك نمايد
و اما برادر بزرگوارم احمد آقا، همچنان كه قبلا هم خدمت شما عرض كردم توجه و تعهد به اسلام و به جا آوردن شكر نعمت امام و جمهورى اسلامى امروز يك تكليف است.
و تو خواهر عزيزم، بدان كه امروز ما بايد از آنچه كه داريم براى حفظ اسلام استفاده كنيم و انشاء الله على هم به تكليفى كه بر عهده اوست يعنى در خدمت جنگ قرار گرفتن عمل بكند.
و اما همسر خوبم، توجه داشته باش كه قرضهاى زيادى داريم و بايد پرداخت شود.

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه