خواب و روياي ديگران درمورد شهيد
راوی کنیز رضا فروتن: یک شب خواب دیدم که با همسرم قصد عزیمت به سوریه را دارم و کاروان زیارتی قرار است از حسینیه حرکت کند در حالی که گریه می کردم ناگهان برادر شهیدم حسن را با لباس های سیاه رنگ در کنار خودم دیدم که به مادر شوهرم می گوید من برای خواهرم دعا می کنم در همان لحظه از شدت گریه و هیجان از خواب پریدم که ناگهان مشاهده کردم یک کبوتر با بالهای نورانی داخل اتاق است و به سمت عکس حسن که در اتاق نصب بود حرکت کرد . متعجب شدم که این پرنده از کجا وارد اتاق شده است به محض این که چراغ را روشن کردم اثری از آن پرنده ندیدم.
ثبت دیدگاه