شناسه: 129232

خاطرات نحوه مجروحیت

به روایت از خیر انساء رعنایی : زمانی که همسر عزیز شهیدم ابراهیم مجروح می شود یکی از دوستان و همرزمانش می گوید به خانواده ات خبر بدهم؟ ایشان می گوید نه، خودم به آنها خبر می دهم لذا به من زنگ زد و گفت من دستم کمی جراحت دارد و الان در بیمارستان امام خمینی(ره) هستم شما هم بیا این جا خیلی با نشاط و با خنده هر چه من می گفتم راستش را بگو چه شده؟ می گفت غصه نخورید ما ضد ضربه ایم. رفتم تهران دیدم بسیار شدید از ناحیه ی شکم مجروح شده اما با همان حال یکسره مشغول به خواندن دعا است و مدام خنده بر لبانش جاریست و خوشحال است بالاخره پس از گذشت یک ماه به درجه ی رفیع شهادت نائل گشت.

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه