شناسه: 133641

دقت در حلال و حرام

یک روز ایشان با دوستش برای چراندن گوسفندان راهی بیابان می شوند در بین راه دوستش وارد مزرعه ای می شود و بدون اجازه صاحب مزرعه خربزه ای را می کند و می آورد و به محمد باقر می گوید بیا باهم این خربزه را بخوریم . محمد باقر می گوید خوردن این خربزه حرام است چون بدون اجازه صاحب مزرعه این را کندی وخلاصه هر چه دوستش اصرار می کند محمد باقر از آن خربزه نمی خورد .

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه