شناسه: 133647

ناظر و شاهد بودن شهيد برامور

به روایت از بتول فیضی : هر وقت که سر مزارش می رفتیم با خودم آب می بردم و سنگ مزارش را می شستم یک روز یکی از خانم ها در همانجا به من گفت " آب ثواب ندارد روی سنگ نریزید " من تصمیم گرفتم که دیگه آب نریزم بعد یکی از همسایه ها خواب دیده بود که محمد باقر گفته: " به مادرم بگویید که وقتی می آید آب هم با خودش بیاورد و روی قبر من آب بریزد " من از آن روز تصمیم گرفته که روی قبرش آب بریزم.

مطالب پیشنهادی

ثبت دیدگاه