خواب و رویای دیگران در مورد شهید
به روایت از عزت ابوترابی : هنگامی که فرزندم به شهادت رسید جنازه اش را به دلیل اینکه قطعه قطعه شده بود به من نشانش ندادند. شبها زیاد گریه می کردم به خاطر اینکه نتوانستم هنگام دفن او را ببینم یک شب در خواب ایشان را دیدم که به طرف من می آمد، او را در آغوش کشیدم و او را بوسیدم وحالش را پرسیدم. ایشان جایش را برایم توصیف کرد وجویای حال پدرش شدم گفت او را می بینم ولی این طور که من آزاد هستم و به بیرون می آیم اونمی تواند و از خواب بیدار شدم و دیگر از ندیدن جنازه ایشان ناراحت نبودم.
ثبت دیدگاه